رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است

۱۲
آبان
۹۱
بسم الله الرحمن الرحیم     من . اورانیوم . سانتریفیوژ .شلغم     دیشب که خانه یکی از اقوام دعوت بودم، به مدد بخت ، حواس پرتی ، کمبود امکانات و خیابان ناشناسی ام  راه را گم کردم و مجبور شدم دو الی سه ربعی در یکی از مناطق بالای شهر ، خیابان ها را یکی پس از دیگری  گز کنم و به مدد بخت ، حواس جمعی ، وجود امکاناتی چون ذهن ماشینی و باز هم خیابان ناشناسی ام ، متاسفانه صحنه هایی را دیدم که بهترینش وضعیت بد و نامطلوب پوشش و رفتار جماعتی بود که اسمش را میگذارم جماعت اورانیومی! ( اورانیوم فلزی است قابل انعطاف و پرتوزا که به صورت خالص در طبیعت یافت نمی شود و در نیروگاه های انرژی هسته ای به عنوان سوخت از آن استفاده می کنند .) ذهن ماشینی ما هم از خدا خواسته دکمه استارتش زده شد و مثل این موتورهای دیزلی با سر وصدایی ناشی از چرایی ها ، از یک طرف داده می گرفت و پردازش می کرد و از طرفی خروجی  میداد . اول بگویم که این ذهن ماشینی بی جا می کند که خود را آدم خوبه بداند و نسخه ای بدهد برای  این جماعت محترم اورانیومی ... اما اظهر من الشمس این وسط  فرهنگ مهجور و مظلوم است که یا در دست سخیف سیاسی بازی ها دارد له می شود یا از دست جماعتی سانتریفیوژی! (سانتریفیوژ : دستگاهی است که با ایجاد نیروی گریز از مرکز، مواد ناهمگون را از هم جدا می کند .) دست و پاهای سخیف سیاسی بازی ها بماند یک فرصت دیگر که خودش بحث مفصلی دارد.برسیم به جماعت سانتریفیوژی که به گمانم در مسابقه ضد فرهنگی، از ده ها جنگ سخت و نرم ، صدها شبکه تلویزیونی مثل بی بی سی و صدای آمریکا  وهزاران موسسه اسلام هراسی ومیلیون ها برنامه و میلیاردها هزینه ،  گوی سبقت را ربوده و خودشان هم متوجه نیستند و ظاهرا براین نتیجه اند که دارند جهاد می کنند ... امثال این جماعت سانتریفیوژی ، من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتید مان هستند که شاید این وسط  مبلغ دین  هم باشیم . اما ندانیم فوت سفال گری و روش تبلیغ را ... تا زمانی که دین جذاب، زیباوحیات بخش را این قدر سخت ، عبوس و غیرجذاب نشان دهیم آیا توقع داریم جماعت اورانیومی ما جاذبه های آن طرفی را تحریم کنند؟! زمانی که شریعت و  فلسفه احکام مترقی دین را به بهترین روش ها و عاشقانه ترین طریقت ها بیان نکردیم و دین را در عذاب و جهنم  خلاصه کردیم ، چگونه توقع داریم جماعت اورانیومی ما به صحبت های دیگرمان مثلا در خصوص پوشش گوش کنند؟!   اگر بگویند آقای سانتریفیوژ بفرما بالا سخنرانی کن ، مثلا در خصوص جنگ نرم حاضریم چند ساعت سخنرانی کنیم و از تاکتیک های نوین و برآمده از اتاق های فکرشان بگوییم و تحلیل کنیم که امروز جنگ واقعی است . غافل از اینکه چه تاکتیک جدیدی خودمان به کار گرفته ایم... باید دین را همان گونه که هست تبلیغ کنیم جذاب ... در آخر هم به خانه قوم میرسم و هم به این نتیجه  که شاید اگر من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتیدمان بیاییم درین منطقه استراتژیک یک دکه بزنیم و شلغم بفروشیم کارمان به مراتب باارزش تر و خداپسندانه تر می شود.چرا که : 1-دنیا و عقبی ملت را نابود نمی کنیم 2-خودمان را بالاتر از آنان فرض نمی کنیم 3-نمی نشینیم با این جماعت سانتریفیوژی دور میز و تکیه بزنیم به صندلی . چای و بیسکویت بخوریم و با پول بیت المال برنامه بریزیم برای جماعت به زعم خودمان معلوم الحال 4-شلغم ویتامین آ،ب،ث دارد و املاح کلسیم و منیزیم موجود در آن موجب جلوگیری از بیماری های خطرناک می شود . والسلام
  • محمد طاهری
۱۲
آبان
۹۱
بسم الله الرحمن الرحیم     من . اورانیوم . سانتریفیوژ .شلغم     دیشب که خانه یکی از اقوام دعوت بودم، به مدد بخت ، حواس پرتی ، کمبود امکانات و خیابان ناشناسی ام  راه را گم کردم و مجبور شدم دو الی سه ربعی در یکی از مناطق بالای شهر ، خیابان ها را یکی پس از دیگری  گز کنم و به مدد بخت ، حواس جمعی ، وجود امکاناتی چون ذهن ماشینی و باز هم خیابان ناشناسی ام ، متاسفانه صحنه هایی را دیدم که بهترینش وضعیت بد و نامطلوب پوشش و رفتار جماعتی بود که اسمش را میگذارم جماعت اورانیومی! ( اورانیوم فلزی است قابل انعطاف و پرتوزا که به صورت خالص در طبیعت یافت نمی شود و در نیروگاه های انرژی هسته ای به عنوان سوخت از آن استفاده می کنند .) ذهن ماشینی ما هم از خدا خواسته دکمه استارتش زده شد و مثل این موتورهای دیزلی با سر وصدایی ناشی از چرایی ها ، از یک طرف داده می گرفت و پردازش می کرد و از طرفی خروجی  میداد . اول بگویم که این ذهن ماشینی بی جا می کند که خود را آدم خوبه بداند و نسخه ای بدهد برای  این جماعت محترم اورانیومی ... اما اظهر من الشمس این وسط  فرهنگ مهجور و مظلوم است که یا در دست سخیف سیاسی بازی ها دارد له می شود یا از دست جماعتی سانتریفیوژی! (سانتریفیوژ : دستگاهی است که با ایجاد نیروی گریز از مرکز، مواد ناهمگون را از هم جدا می کند .) دست و پاهای سخیف سیاسی بازی ها بماند یک فرصت دیگر که خودش بحث مفصلی دارد.برسیم به جماعت سانتریفیوژی که به گمانم در مسابقه ضد فرهنگی، از ده ها جنگ سخت و نرم ، صدها شبکه تلویزیونی مثل بی بی سی و صدای آمریکا  وهزاران موسسه اسلام هراسی ومیلیون ها برنامه و میلیاردها هزینه ،  گوی سبقت را ربوده و خودشان هم متوجه نیستند و ظاهرا براین نتیجه اند که دارند جهاد می کنند ... امثال این جماعت سانتریفیوژی ، من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتید مان هستند که شاید این وسط  مبلغ دین  هم باشیم . اما ندانیم فوت سفال گری و روش تبلیغ را ... تا زمانی که دین جذاب، زیباوحیات بخش را این قدر سخت ، عبوس و غیرجذاب نشان دهیم آیا توقع داریم جماعت اورانیومی ما جاذبه های آن طرفی را تحریم کنند؟! زمانی که شریعت و  فلسفه احکام مترقی دین را به بهترین روش ها و عاشقانه ترین طریقت ها بیان نکردیم و دین را در عذاب و جهنم  خلاصه کردیم ، چگونه توقع داریم جماعت اورانیومی ما به صحبت های دیگرمان مثلا در خصوص پوشش گوش کنند؟!   اگر بگویند آقای سانتریفیوژ بفرما بالا سخنرانی کن ، مثلا در خصوص جنگ نرم حاضریم چند ساعت سخنرانی کنیم و از تاکتیک های نوین و برآمده از اتاق های فکرشان بگوییم و تحلیل کنیم که امروز جنگ واقعی است . غافل از اینکه چه تاکتیک جدیدی خودمان به کار گرفته ایم... باید دین را همان گونه که هست تبلیغ کنیم جذاب ... در آخر هم به خانه قوم میرسم و هم به این نتیجه  که شاید اگر من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتیدمان بیاییم درین منطقه استراتژیک یک دکه بزنیم و شلغم بفروشیم کارمان به مراتب باارزش تر و خداپسندانه تر می شود.چرا که : 1-دنیا و عقبی ملت را نابود نمی کنیم 2-خودمان را بالاتر از آنان فرض نمی کنیم 3-نمی نشینیم با این جماعت سانتریفیوژی دور میز و تکیه بزنیم به صندلی . چای و بیسکویت بخوریم و با پول بیت المال برنامه بریزیم برای جماعت به زعم خودمان معلوم الحال 4-شلغم ویتامین آ،ب،ث دارد و املاح کلسیم و منیزیم موجود در آن موجب جلوگیری از بیماری های خطرناک می شود . والسلام
  • محمد طاهری
۱۲
آبان
۹۱
بسم الله الرحمن الرحیم     من . اورانیوم . سانتریفیوژ .شلغم     دیشب که خانه یکی از اقوام دعوت بودم، به مدد بخت ، حواس پرتی ، کمبود امکانات و خیابان ناشناسی ام  راه را گم کردم و مجبور شدم دو الی سه ربعی در یکی از مناطق بالای شهر ، خیابان ها را یکی پس از دیگری  گز کنم و به مدد بخت ، حواس جمعی ، وجود امکاناتی چون ذهن ماشینی و باز هم خیابان ناشناسی ام ، متاسفانه صحنه هایی را دیدم که بهترینش وضعیت بد و نامطلوب پوشش و رفتار جماعتی بود که اسمش را میگذارم جماعت اورانیومی! ( اورانیوم فلزی است قابل انعطاف و پرتوزا که به صورت خالص در طبیعت یافت نمی شود و در نیروگاه های انرژی هسته ای به عنوان سوخت از آن استفاده می کنند .) ذهن ماشینی ما هم از خدا خواسته دکمه استارتش زده شد و مثل این موتورهای دیزلی با سر وصدایی ناشی از چرایی ها ، از یک طرف داده می گرفت و پردازش می کرد و از طرفی خروجی  میداد . اول بگویم که این ذهن ماشینی بی جا می کند که خود را آدم خوبه بداند و نسخه ای بدهد برای  این جماعت محترم اورانیومی ... اما اظهر من الشمس این وسط  فرهنگ مهجور و مظلوم است که یا در دست سخیف سیاسی بازی ها دارد له می شود یا از دست جماعتی سانتریفیوژی! (سانتریفیوژ : دستگاهی است که با ایجاد نیروی گریز از مرکز، مواد ناهمگون را از هم جدا می کند .) دست و پاهای سخیف سیاسی بازی ها بماند یک فرصت دیگر که خودش بحث مفصلی دارد.برسیم به جماعت سانتریفیوژی که به گمانم در مسابقه ضد فرهنگی، از ده ها جنگ سخت و نرم ، صدها شبکه تلویزیونی مثل بی بی سی و صدای آمریکا  وهزاران موسسه اسلام هراسی ومیلیون ها برنامه و میلیاردها هزینه ،  گوی سبقت را ربوده و خودشان هم متوجه نیستند و ظاهرا براین نتیجه اند که دارند جهاد می کنند ... امثال این جماعت سانتریفیوژی ، من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتید مان هستند که شاید این وسط  مبلغ دین  هم باشیم . اما ندانیم فوت سفال گری و روش تبلیغ را ... تا زمانی که دین جذاب، زیباوحیات بخش را این قدر سخت ، عبوس و غیرجذاب نشان دهیم آیا توقع داریم جماعت اورانیومی ما جاذبه های آن طرفی را تحریم کنند؟! زمانی که شریعت و  فلسفه احکام مترقی دین را به بهترین روش ها و عاشقانه ترین طریقت ها بیان نکردیم و دین را در عذاب و جهنم  خلاصه کردیم ، چگونه توقع داریم جماعت اورانیومی ما به صحبت های دیگرمان مثلا در خصوص پوشش گوش کنند؟!   اگر بگویند آقای سانتریفیوژ بفرما بالا سخنرانی کن ، مثلا در خصوص جنگ نرم حاضریم چند ساعت سخنرانی کنیم و از تاکتیک های نوین و برآمده از اتاق های فکرشان بگوییم و تحلیل کنیم که امروز جنگ واقعی است . غافل از اینکه چه تاکتیک جدیدی خودمان به کار گرفته ایم... باید دین را همان گونه که هست تبلیغ کنیم جذاب ... در آخر هم به خانه قوم میرسم و هم به این نتیجه  که شاید اگر من و بعضی از دوستان و بعضی از اساتیدمان بیاییم درین منطقه استراتژیک یک دکه بزنیم و شلغم بفروشیم کارمان به مراتب باارزش تر و خداپسندانه تر می شود.چرا که : 1-دنیا و عقبی ملت را نابود نمی کنیم 2-خودمان را بالاتر از آنان فرض نمی کنیم 3-نمی نشینیم با این جماعت سانتریفیوژی دور میز و تکیه بزنیم به صندلی . چای و بیسکویت بخوریم و با پول بیت المال برنامه بریزیم برای جماعت به زعم خودمان معلوم الحال 4-شلغم ویتامین آ،ب،ث دارد و املاح کلسیم و منیزیم موجود در آن موجب جلوگیری از بیماری های خطرناک می شود . والسلام
  • محمد طاهری