رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۰
تیر
۹۲
ما اگر جای آن ها باشیم... -        پایگاه محل، بودجه لازم برای کار فرهنگی ندارد. -        رسانه ناکارآمد است و تبلیغاتش ضد تبلیغ است. -        این نوع وضو نشان می دهد که فرقه انحرافی جدیدی در حال شکل گیری ست. -        مسجدی که امام جماعتش ساکت فتنه است، مسجدیش بهتر از این نمی شود. -        گفتمان اصیل انقلاب اسلامی از مسیرش خارج شده است. -        و ......   شمایی که هستید.... با هم نزاع مصلحتی راه انداختید که به پیرمرد بفهمانید، وضویش را درست بگیرد! لبخند شیرین پیرمرد برای همیشه نشان داد که دیگر هم وضوی صحیح، هم مهربانی، هم اعتقاد حسنین(ع) را فراموش نخواهد کرد ... میلاد آقا امام حسن(ع) همیشه برایم صفای دیگری داشته است... میلادش به امام حاضرم تبریک!
  • محمد طاهری
۲۸
تیر
۹۲
عزیز دلم، سعید بانشی سلام.طاعات قبول انشالله. اولین باری هست که برات نامه می نویسم و از این جور اعترافات روکمتر داشتم، که دلم برات تنگ شده. البته خیلی جدی نگیر! اما حسابی جات خالیه پسر... . این ماه مبارک هم شب های جمعه رو با بچه های مجموعه دوست داشتنی حبل المتین، گلزار شهدا میریم. دیشب جات خالی بود سعید خیلی ... ساعت 11 محل تجمع جلوی حسینیه بیت الزهرا(س). دیگه نیاز نیست علف های زیر پام رو  تا سر کوچه  به خاطر دیر کردن تو آب بدم!!!!( از آنجایی که میدونم الان داری هزار تا بد و بی راه نثارم می کنی: خودتی بی ادب!!!)  تا میرسم، بچه ها کلی حرف بارم میکنن که طفل پیر!!! این دیگه چه پیامکی بود؟!! به حجت میگم تو بی زحمت آبرو داری کن و طوری تفسیرش کن که حالش رو ببرن. این بنده خدا هم جو گیر شد و سریع گوشیش رو در آورد و تو همون کفیل و طفل ریپ زد و همه زدند زیر خنده!
  • محمد طاهری
۲۱
تیر
۹۲
زمانه سوء تفاهم هاست ...؟! خار... زهر... نیش... مرهم زخم هایم! تنها گیر آورده اند. کجایی؟! ما که بی صاحب نیستیم...
  • محمد طاهری
۱۰
تیر
۹۲
ـ کجایی مرد خراسانی؟ صدایش از پشت در  می آمد.  دستش را از لای در آورد بیرون . یک کیسه ی پر از طلا . ـ این ها را بگیر و برو ، نمی خواهم ببینمت . گرفت و رفت .  پرسیدند :"خطایی کرده بود؟" گفت :"نه،اگر مرا می دید خجالت می کشید." (برگرفته از کتاب « آفتابِ هشتمین» از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب)   مولا یعنی بی حائل شدن ... شکر که مولا داریم... از زیباترین نغمه و ترنم های هستی، دعا برای یکدیگر است. آفاق را آمین گوی دعای بر یکدیگر کنیم. پابوس مولا امام رضا(ع)... صحن انقلاب...روبه روی پنجره فولاد... دعای گوی دوستان خواهیم بود.همه شیعیانمان را می شناسیم(دانلود)
  • محمد طاهری