للباقی
خوش به حال آنی که به خودش کامل `مشرف` است؛ چنین آدمی وقتی استغفار می کند ضجه می زند ... .
للحق
- ۱ نظر
- ۲۱ آبان ۰۱ ، ۱۳:۰۳
للباقی
خوش به حال آنی که به خودش کامل `مشرف` است؛ چنین آدمی وقتی استغفار می کند ضجه می زند ... .
للحق
للباقی
زن حامله ای که مین حمل می کند؛
یا مادری که برای عبور از خط بازرسی آلمان ها بچه اش را نمک اندود می کند تا بچه پوستش ملتهب شود و تب کند و سربازان از ترس تیفوس، مادر را از بازرسی رد کنند تا برای پارتیزان ها دارو ببرد؛
یا زنان راننده تانک، یا زنان خلبان، یا زنان پارتیزان، یا زنان مسلسل چی و بی سیم چی.
کتاب، وجه متفاوتی از زنان شوروی که در جنگ سیاه و تاریک جهانی دوم شرکت داشته اند را نمایش می دهد؛ حدود یک میلیون زن شوروی ... .
دخترانی که به صف می شوند تا لباس دخترانه دختری که تازگی از خانه آمده و لباسش بوی خانه می دهد را بو کنند!
یا دسته گل هایی که سر نیزه تفنگ شان می زنند؛ یا یک چمدان شکلات و آبنبات در خط مقدم جنگ؛ یا دامن دوختن از کوله پشتی های نظامی و خیلی از لطافت های زنانه ای که در آن سختی های بی رحم جنگ ارتش سرخ با فاشیست ها، نشان می دهد که جنگ با همه چهره خشن ش نمی تواند فطرت لطیف زنان را عوض کند حتی اگر برای چند سال دقیقاً مردانه زندگی کنند!
از نگاه نویسنده -که خود یک زن اهل شوروی سابق است- واقعیات همان احساسات هستند و از همین دریچه، جنگ جهانی دوم را از زبان زنان رزمنده شوروی روایت می کند که رسماً روایت احساسات زنانه است که انصافاً این روایتی جذاب و متفاوت از جنگ است.
یکی از بزرگ ترین قدرت های زنان، لطافت روحی آنان است که در این کتاب بخش هایی از این قدرت و معجزه تأثیرش روایت می شود؛ و چه قدر ابلهانه است نگاه کسانی که می خواهند زنان را از این قدرت ناب و استثنایی تهی کنند به بهانه سخیف شبیه مردان شدن!
این کتاب را در ایام جنجال اخیر کشور که به بهانه زن و زندگی و آزادی است، خواندم؛ تنها راه آزادی زنان، آزادی از کلیشه های مرسومی است که برای او ساخته اند و ناجوانمردانه می خواهند به بهانه آزادی، آنان را شبیه مردان کنند. عظمت وجودی زن، رساناترین معنی زندگی است؛ و هرچه زن به شأن وجودیش آگاه تر باشد هم حیات بخشی ش بیشتر می شود و هم آزادی وجودیش ... .
للحق