رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در تیر ۱۴۰۲ ثبت شده است

۲۹
تیر
۰۲

للباقی

برای کسانی که می خواهند نفس شان را مهار کنند و اراده شان را به اراده الهی متصل نمایند، "مقامات دنیوی" چیزی جز ریاضت نیست؛ ریاضتی که طلب کردنش هم عین نقض غرض ش است و نه این که نفس را مهار نمی کند بلکه افسار نفس را به کل رها می کند و طبعاً اراده چنین شخصی، اراده نفسش می شود.

اولیای خدا بر دنیا منت می گذارند اگر جایی به وظیفه و تکلیف، مسئولیتی می پذیرند. و مقایسه کن حال ما را با حال اولیای حق ... .

للحق

  • محمد طاهری
۲۵
تیر
۰۲

للباقی

به گمانم نسبت درد و معنا، نسبت خورشید است و روز. همان طور که روز بدون خورشید آغاز نمی شود، معنا نیز بدون درد آغاز نمی شود.

میانه درد و معنا، یک واسط محترمی است به نام طلب. 

موقعیت های گوناگون زندگی، حالات مختلفی از درد را می تواند تولید کند و حالات مختلف درد، دریچه های جدیدی از معنا؛ به شرط آن که طلب باشد؛ موقعیت های بسط زندگی به نحوی و موقعیت های قبض زندگی به نحوی. با این که به نظر می رسد موقعیت های قبض، رسانای بیشتری از درد هستند و به تبع آن، معنای عمیق تری از درد می سازند اما معتقدم موقعیت های بسط نیز می توانند رسانای زیادی از درد باشند اما قبول دارم کار سخت تری است! اما کسی که بتواند بر این سختی غلبه کند به گمانم تحفه بزرگی از معنا را می تواند کشف کند. 

همه این حرف ها به کنار؛ واقع امر این است که عاشق، آواره معشوقش است؛ چه قبض چه بسط؛ عاشقی که همه وجودش معشوق است حتی در وصال هم بی تاب معشوقش است و این بی تابی تا یکی شدن ادامه دارد. که این آغاز فنا ست!

للحق

 

 

  • محمد طاهری
۲۱
تیر
۰۲

للباقی

حتی برای خواب دیدنش هم نیاز به طهارت است؛ نیاز به سعه وجودی و سنخیت و البته لیاقت است. برای چون منی که از هیچ کدامش نصیبی ندارم، خوابش شبیه یک عنایت کریمانه است چه رسد به واقعیتش!

نشانه ها در هم می پیچند و لای انگشتانمان در آب آن چشمه زلال می درخشند و زخمی کهنه با مرهم چشم! التیام می یابد؛ و من زمزمه می کنم همه داستان های عاشقانه خود را با نازی ... .

شب جمعه دهه اول ذی الحجه؛ کنار ایوان طلا؛ زیر سایه حضرت پدر؛ دُرهایی که نشان از ارادت اند؛ عقد همیشگی مان که به توفیق احدیت به سرچشمه وصل گردد که عاقد این عقد تو بودی مادر... ‌. 

 یک تیر ۱۴۰۲

للحق

  • محمد طاهری