رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اندر طلب آسمان3...خندیدند...

پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۱:۰۷ ب.ظ
اندر طلب آسمان ...همین حوالی ! از لکنت زبون ما خندیدند ...تازه لباسشون هم خاکی بود ...(شادی روح ! جان بازان این حوالی، که به دست خودی های لباس خاکی، مجروح میشوند : ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل                   که مرد راه نیندیشد از نشیب و فرازطهارت ار نه به خون جگر کند عاشق                 به قول مفتی عشقش درست نیست نماز )
  • محمد طاهری

نظرات  (۲)

اینا رو که گفتی کیا هستن؟ مگه میشه؟! بیشتر توضیح بده.
پاسخ:
سلام علیکم: هم خدمت شما و هم به دیگر دوستانی که پیغام خصوصی گذاشته اند.قصد عارفانه نوشتن به قول آن دوستمان نیست...عریان نویسی را متناسب این فضا نمیبینم و آن هست وبماند جاهای دیگر.حداقل مزیت این کار توانایی خواننده در تامیم مسئله به خودش است.به هر سو قصد جلوه گری نیست...یا علی
سلام
پاسخ:
و علیکم السلام و رحمه الله اس یعقوب عزیز آقا جان مشتاق دیدار ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی