رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نامه ای به شهید حبیب الله بهزادی

يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۸:۳۲ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم برادر بزرگوار جناب آقای شهید حبیب الله بهزادی   سلام علیکم بما صبرتم و نعم عقبی الدار ...   قبل از هر چیز سالروز آسمانی شدنتان را تبریک عرض می کنم و امیدوارم که حقیر را در بزم شادی خویش سهیم کنید ... امروز که این چند سطر را مینویسم، سن ام چند سالی بزرگ تر از سن زمینی شما شده است. در حالی که چند سالی بعد از شهادت تان به دنیا آمده ام... و معمای سختی شده است جمع و منهای این چند سال با هم! و من در کشاکش این حساب و کتاب نجومی! باید اعتراف کنم که ناتوانم و احتمالا دارم درین حوزه شاعر میشوم... جسارتا عذرخواهی صمیمانه مرا بپذیرید که وقت چندانی صرف این نوشته نکرده ام و جملاتم ناقص است و نتوانسته ام حق مطلب را حتی در حد خودم ادا کنم. همین چند خط را هم میان فکر به راه حل هایی برای پیدا کردن افزایش راندمان و بازده سیکل های ترمودینامیکی که فردا امتحانش دارم، نوشته ام. نمی دانم، شاید برای نسل ما افزایش  بازده یک سیکل، ارزشش بیشتر باشد ... بماند ... زمانی که وقت اصحاب فامیل بیشتر اجازه میداد و زمانه هم بیشتر بر وفق مراد می گذشت! بیشتر نام مبارکتان را می شنیدیم...جشن های پرشور 22 بهمن، جام های فوتبال، صندوق قرض الحسنه و ... اما این روزها با تمامی مختصات خاص خودش تقریبا خبری از این ها نیست. برنامه ها که هیچ، یاد شما هم کمرنگ شده است... البته از انصاف خارج نشویم.هنوز " ارواح حبیب" از قسم های رایج بین قدیمی تر هاست و اگر کمی جست و جو کنیم در خانه باز قدیمی تر ها قاب عکس شما را میبینیم. البته آن هم به شرطی که بچه امروزی آن را خلاف دکوراسیون داخلی خانه نداند ... رسم خوبی است در فامیل. در جلساتی که دور هم جمع میشویم از نقاط قوت فامیل میگوییم و چاشنی حرف هایمان هم چند الحمدلله است ...الحمدلله ... اما برایم قابل فهم نیست که پرچم افتخار فامیل مان که اساسی ترین نقطه قوت  و مایه حیثیت ماست کم کم به دست فراموشی سپرده شود و این روزها که به زیارتتان می آیم آنجا را خلوت ببینم ... اعتقاد راسخ دارم که تمامی وزارت و صدارت و وکالت ها در برابر یک قطره خون شما شهیدان پر کاهی ارزش ندارند ... اگر پرچمی برای عزت فامیل ما بلند است، بلاشک پرچم شماست... همه  مقصریم و اولین مقصر هم نسل جوان ما ... و من هم از متهمین ردیف اول ام ...که نتوانستیم فرهنگ سازی کنیم و در بازی سخیف روزگار و روزمرگی رو دست خورده ایم ... اگر خدای ناکرده سند هر چه حماسه، دلاوری، قهرمانی و... ما به دست فراموشی سپرده شود، باید دیگر برای بچه های فامیل شهید، به جای شهید با آن همه عظمت و در دست بودن، از حماسه های اسپایدرمن و بتمن و ...قصه بگوییم!! عکس آن ها را در اتاقشان نصب کنیم!!  و انسان ترازشان را آن ها قرار دهیم!! اصلا خودمان هم عقب افتاده ایم. آنجا که مشکلات زندگی گریبان گیرمان شده است، به جای رجوع به شما معدن اجابت، به کجاها که متوسل نشده ایم و ... احتمالا این حرف های من مربوط به این زمانه نیست و شاید هم وصله ناجوری باشد برای  افکار مدرن امروزی ... شاید ... راستی شما که از بالا نگاه میکنید: بالاخره چه کسانی برای انتخابات می آیند؟! ... قیمت سکه و دلار بالا میرود که بخریم یا نه؟!... خانه و زمین چه طور؟! یعنی نفروشیم؟! ... پسته، پراید و ....   ما که از این غفلت ها شرمنده ایم... از این که به صحبت های پراکنده بنده گوش کردید، سپاسگزارم. در اولین دیدارتان با حضرت ثارالله(ع) ما را فراموش نکنید...     ارادتمند شما محمد طاهری 12 اسفند 91
  • محمد طاهری

نظرات  (۵)

سلام محمد عزیزم
وقتی نوشته ات را خواندم به شدت خوشحال شدم کمی هم دل گیر شاید دربخشی از آن کوتاهیها ومنیت ها .خودم را سهیم می دانم باور بفرمائید همه آن اقدامات (صندوق فوتبال جلسات هفتگی و...) به برکت خون شهدائی مثل حبیب عزیز بود به قول شما همه ما وارثین آن عزیز سفر کرده دنبال مچ گیری هستیم در جلسات ونشست ها فقط فلان شخصیت را نقد ومسخره می کنیم به دنبال تخریب هم هستیم نقاط مثبت همدیگر را از یاد برده ایم تحمل همدیگر برایمان خیلی سخت است چون محمد در جناح من است خوب ادمی است اگر هم فکر من نبود هزار ویک عیب دارد محمد جان در نیمه راه خیلی تنها ماندیم کسی یاری نکرد آرام آرام ارزش ها افول کرد از شهدا جز نامی باقی نماند ودفاع از ارزش ها مورد تمسخر واقع می شد بچه حزب الهی ها احساس غربت می کردند اصلاحاتیون دفن قبر شهدای گمنام را در دانشگاه ننگ می دانستند انها مذاکره با کفر را واجب می دانستند و................... اینک بحمدالله علمدار علم را بردوش دارد ودست حضرت حق پشتیبانش است انشا ء الله با بودن عزیزانی مثل شما انقلاب بیمه می شود دست حق نگهدارت
پاسخ:
سلام علیکم.استفاده کردیم. درد های تان را درک میکنم.اما به نظرم اینها معمولی ان و انشاالله با یاری شما عزیزان بتونیم قدمی رو برداریم.مخلص شماهستیم
سلام آقا محمد
مطالب هر شب جمعه ات تلنگر خوبی است که از این بابت از شما متشکرم.
در مورد این مطلب بگویم که>ای کاش یکبار آسیب شناسی کنیم که چرا به این وضع افتاده ایم؟وبا این وضع قرار است به کجا برویم؟
اما آقا محمد!ریشه تمام بدبختی های ما خودپرستی و هوای نفس است!متاسفانه یک روز مدرک میشود آمال و آرزوی همه،جند صباحی پول و مسکن و زمین صدرا،چندصباحی هم برتر بودننژاد، و هر روز دکانی جدید و بدبختانه تر اینکه کشیده شدن بسمت ابتذال و افتخار اینکه ماهواره من از ماهواره شما کانال خارجی بیشتری میگیرد!!
آیا با خودمان پرسیده ایم چرا در جلساتمان هیچگاه بدنبال استفاده از دانش دیگران نبوده و فقط بدنبال رو کم کردن و به رخ کشیدن سواد،مدرک و یا ارتباطات با افراد کله گنده را داریم؟بنظر من بدلیل خودخواهی و خدانخواهی است!اگر محمد با من همعقیده بود او بهترین فرد است و اگر نبود همه عنوان به او میچسبانند
بحث خوبی را باز نموده اید دوست دارم دیگر افراد هم،نظر بدهند.
برای برگشتن به فضای دینی و اجرای سبک زندگی صحیح همه مابه خودمان رجوع کرده و غرور خود را بشکنیم و یادمان نرود به برکت خون شهیدانی همچون حبیب الله ونفس جوانان پاکی همچون شماست که الان در امنیت کامل بسر میبریم.باز هم سراغت میام
پاسخ:
سلام آقا هدایت عزیز.متشکرم.استفاده کردم بحث بسیار بسیار ه .و در یک جمله میتونم بگم که در راه رسیدن به سبک زندگی مطلوب قطعا فامیل و خویشاوندان نقش اساسی دارن.جز با بررسی گذشته و ارائه راهکار نمیتونیم به بهبود فضای زندگی در آینده امیدوار باشیم.امروز باید تک تک ما همت کنیم و به دور از محور قرار دادن خود وارد صحنه شیم.ان شاالله با یاری شما عزیزان
زیبااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
سلام محمد عزیز نامه ات راخواندم صحبت با روح پرواز کرده به عرش ملکوت خیلی سخت است ولی فکر این کارت راتحسین میکنم که هنوز نسل سوم یا چهارم که جنگ را لمس نکردند ولی این چنین بیاد ان زمان زندگی میکنند ویاد قهرمانان را زنده نگه میدارند باید افرین گفت خوبان نمیمانند چون اگر بمانند دگر نمونه نیستند میگویند افت عشق وصال است ولی خوبان رفتند وبه وصال رسیدند وجاودانه شدند ماها چه کردیم مگر جز این است که به هرکاری دست میزنیم تا بمانیم ولی ایا قهرمانان ما وسربازان گمنام ما به هر قیمتی خواستند بمانند انها سوختند واب شدند تا ما بمانیم و برای خودمان ثابت شود که هیچ نیستیم پای عمل که به میان اید هزاران بهانه واما واگر می تراشیم امثال حبیب ها نمیشود نمیتوانم کاردارم وقت ندارم را بلد نبودند انها یاد گرفته بودندکه سربازی باشند که جانانه فداکاری کنند محمد جان باور بفرمایید امثال تو و جوانانی که به حقیقت رسیده اند وراه بزرگان را پیشه کرده اند با علم ونواوری وشناساندن ایران اسلامی عزیز به جهانیان جاودانه خواهید شد جنگ نیست ولی دشمن همیشه هست پس در سنگر عقلانیت وبصیرت باید همیشه پشت تیر بار علم جلوی انها ایستادگی کرد
پاسخ:
سلام علیکم.استفاده کردیم یاد متن های پرشور قدیمیتان افتادم... ای کاش وقت میگذاشتید و اون ها رو ثبت میکردید... یا علی
ای شهدا لوتی گری دس مارم بگیرین چیزی ازتون کم نمیشه ها

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی