جوابیه ای به یک دوست(2)
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۵۹ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
متن زیر ادامه صحبت دوست عزیزمان هست که به آوردن لینک دکتر
دینانی نقد داشته اند. بعد از خواندن نظر ایشان، نکاتی عرض خواهد شد:...................................................................................................
با سلام خدمت برادر
گرامیم آقا محمد عزیز
در ابتدا از اینکه مطلب
بنده را خوانده و نظر خود را بیان داشتید کمال تشکر را دارم و برایتان آرزوی
موفقیت از درگاه خداوند متعال را دارم اما:
با توجه به اهمیت موضوع
لازم میدانم مجدد مراتب اعتراض خودم را نسبت به درج مطلب بصورت عموم و با ذکر اسم
اعلام دارم و این را عنوان کنم که به هیچ وجه انتظار چنین رفتاری را از شما
نداشتم. بنده این موضوع را بصورت یک ایمیل شخصی برایتان ارسال کردم، از طرف دیگر
همانطور که شفاها خدمتتان عرض کردم این موضوع، موضوعی نیست که بخواهد در وبسایتی
همچون وبسایت شما مورد بحث قرار گیرد، چه از نظر مسائل فلسفی، عرفانی و کلامی و چه
از نظر دیدگاه نسبت به این موضوع. حال که این موضوع را در ملا دید عموم قرار دادید
بنده نیز جوابیه ای دارم که انتظار میرود با توجه به رسالت افرادی مثل شما آنرا
نیز در وب سایت خود قرار دهید.
1- نقد شماره یک: اولا در حال حاضر بعید
میدانم که افرادی هم صنف ما همه را معصوم طلب کنند! این نیازی به طرح نداشت و اظهر
من الشمس می باشد (حداقل برای ما). اما آنچه شما از این گفته اراده کردید جای تامل
دارد!! ابتدا باید
بسم الله الرحمن الرحیممتن زیر ادامه صحبت دوست عزیزمان هست که به آوردن لینک دکتر دینانی نقد داشته اند. بعد از خواندن نظر ایشان، نکاتی عرض خواهد شد:...................................................................................................با سلام خدمت برادر گرامیم آقا محمد عزیزدر ابتدا از اینکه مطلب بنده را خوانده و نظر خود را بیان داشتید کمال تشکر را دارم و برایتان آرزوی موفقیت از درگاه خداوند متعال را دارم اما:با توجه به اهمیت موضوع لازم میدانم مجدد مراتب اعتراض خودم را نسبت به درج مطلب بصورت عموم و با ذکر اسم اعلام دارم و این را عنوان کنم که به هیچ وجه انتظار چنین رفتاری را از شما نداشتم. بنده این موضوع را بصورت یک ایمیل شخصی برایتان ارسال کردم، از طرف دیگر همانطور که شفاها خدمتتان عرض کردم این موضوع، موضوعی نیست که بخواهد در وبسایتی همچون وبسایت شما مورد بحث قرار گیرد، چه از نظر مسائل فلسفی، عرفانی و کلامی و چه از نظر دیدگاه نسبت به این موضوع. حال که این موضوع را در ملا دید عموم قرار دادید بنده نیز جوابیه ای دارم که انتظار میرود با توجه به رسالت افرادی مثل شما آنرا نیز در وب سایت خود قرار دهید.1- نقد شماره یک: اولا در حال حاضر بعید میدانم که افرادی هم صنف ما همه را معصوم طلب کنند! این نیازی به طرح نداشت و اظهر من الشمس می باشد (حداقل برای ما). اما آنچه شما از این گفته اراده کردید جای تامل دارد!! ابتدا باید عرض کنم پیامبر خدا (ص) می فرماید: آنچه را که به شبهه ات مى اندازد ، ترک کن، و آن را به کار بند که برایت شبهه انگیز نیست؛ زیرا کسى که پیرامون منطقه قرق شده بچرخد، در آستانه وارد شدن به قرقگاه قرار دارد. روایات در این زمینه کم نیستند و این جدای از نقل، موضوعی هم عقلانی و هم عقلایی است زیرا ما نباید بدون علم وارد مباحثی شویم که توانایی پاسخ به آن نداریم و باعث ایجاد شبهه در ذهن ما می شود و چه بسا این شبهه تا آخر عمر در ذهن ما باقی بماند. دوما محل بحث اینگونه مباحث مکانهای عمومی نمی باشد و تنها و تنها باید در مجالس علمی مورد بحث و نقد قرار گیرد. اگر غیر از این است پس شما چرا فقط این لینک ها را گذاشته اید بنده چندین لینک از سایتهای ضد اسلام و ضد شیعی که مربوط به زنادقه و امثالهم هستند در اختیار شما می گذارم شما هم آنرا در وبسایتتان معرفی کنید که مخاطبنتان به آنجا نیز رجوع کنند!! و یا اینکه علاوه بر قرآن، نهج البلاغه و صحیفه، کتب ضاله دیگری که اسلام و شیعه بودن شما را زیر سوال می برند و مطمئنا به این سادگی توانایی پاسخ به آنها را ندارید را در خانه تان بگذارید زیرا آنها هم اشتباه کرده اند و شما آنها را با حسن و قبحشان در نظر بگیرید! در اینصورت بهتر می توانید نظرات مختلف را مطالعه کنید.اما در مورد شخص افراد شما ابتدا بیایید خود صحت عرفانی که این افراد معرفی کرده اند را با منابع شیعه ثابت کنید بعد از آن تازه می توانیم وارد این مبحث شویم که این مسائل تا چه حد خدمات محسوب می شود!2- نقد شماره دو:بنده نفهیمیدم چطور از مقدمه ای که ذکر کردید آن نتیجه را گرفتید! اگر هر کسی را در وجود خودش مختصر تاملی کند در می یابد که در حال سیر و طریقت می باشد حال یکی بر مبنای مکاتب غربی، دیگری بر مبنای مکاتب شرقی، یکی تلفیقی از آنها و یکی هم بر مبنای مکتب اهل بیت علیهم السلام. بالاخره هر کس به یک مرام و اصولی پایبند است. اتفاقا همه در حال سیر و طریقت هستند و درصورتیکه طریقتشان بر مبنای اصول و ریشه ای محکم نباشد می تواند با هر سوالی از راه خود منحرف شود. با توجه به اینکه بسیاری از امثال بنده دین خود را بصورت تقلیدی دریافت کرده اند پذیرش این امر چندان مشکل به نظر نمیرسد. در واقع می توان گفت کسی که با چنین حرفی منحرف شده در راه بوده ولی متاسفانه نقشه راه صحیح و مورد اطمینانی با خود نداشته است!3- نقد شماره سه: یک زمان هست که بنده هدفم ورود به مسائل اعتقادی و درون دینی نیست لذا لینک هایی معرفی میکنم که ارتباطی به این مسائل ندارد مثلا همانطور که خودتتان معرفی کردید همچون لینکهایی که مربوط به نویسندگان داستانی و اجتماعی می شود و یا لینک دوستانتان. اما زمانیکه وارد حوزه دین شدیم یا باید علم کافی را داشته باشیم که بتوانیم پاسخگو باشیم و یا اینکه لینکی را معرفی نکنیم که برای شخصی با خواندن آن مطالب شبهه ای پیش بیاید. بالاخره لقب حکیم بار معنایی خاصی دارد و وقتی شما کسی را با این لقب معرفی می کنید یا این عنوان را برای این شخص قبول دارید یا ندارید، اگر قبول دارید باید توانایی لازم برای دفاع از سخنانتان را داشته باشید در غیر اینصورت با توجه به مواردی که پیش از این ذکر شده بهتر است این کار را نکنید. هر چند شما حتی همین جمله ای را که در مطلب شماره 3 بیان کردید را تا پیش از این حداقل بنده در جایی از وب سایتتان ندیده بودم.4- نقد شماره چهار: زمانیکه مطلبی بیان می شود اصل ظاهر کلام است مگر اینکه قرینه ای دال بر خلاف ظاهر کلام بیان گردد در غیر اینصورت اگر قرار باشد از یک جمله هرکس مفهومی جدا برداشت کند همه چیز به هم میریزد و وارد مباحث هرمنوتیک و تعدد قرائت ها می شویم که در اینجا امکان بحث آن نیست. هر کس یکبار متن سخنان آقای دکتر دینانی را مطالعه کند بر خلاف گفته شما برایش کاملا واضح می شود که ایشان در مقام توجیه عمل رقص عرفانی برآمده اند و بدتر آنکه آیه قرآن را مصادره به مطلوب کرده اند که به هیچ وجه در مذهب ما از طریق معصومین علیهم السلام نه تنها این عمل مباح شمرده نشده بلکه مورد مذمت نیز قرار گرفته است. بر همه واضح است که هرگونه بدعت در دین و تفسیر به رای ایات قرآن حرام است. اینگونه رقصها مربوط به صوفیان می باشد که از نظر مذهب ما رد می باشد.شما میتوانید به مراجع معظم تقلید رجوع کنید تا امر بر شما واضح گردد که بنده برای راحتی شما سوال و پاسخ از مراجع را در اینجا آورده ام.در پایان لازم است عنوان کنم بهتر است این موضوع در همین جا به پایان برسد چون در حال حاضر فرصت و زمان اینگونه بحث ها نمی باشد.والسلام علی من اتبع الهدیاستفتاء از مراجع درباره سخنان آقای دینانی در شبکه ۴ و حکم سماعسوال : اخیرا یکی از اساتید دانشگاه برای موجه جلوه دادن سماع(رقص صوفیانه) با استناد به سخنان برخی از صوفیان و استشهاد به آیه شریفه (و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمرّ مرّالسحاب) گفته که همه کوهها و ابرها و عالم در رقص و سماع اند . وی همچنین با بیان اینکه سماع حرکاتی موزون ، ناشی از رقص و تلاطم روح است ، سماع را تایید کرده و به دفاع از آن پرداخته است. با توجه به رواج روز افزون تصوف و عرفانهای کاذب خواهشمندیم بفرمایید آیا از لحاظ اسلام سماع حکم رقص را دارد؟ و حکم آن چگونه است؟ پاسخ مراجع معظم (دام ظلهم) :مقام معظم رهبری:ترویج عقاید باطل صوفیه حرام است. تقرب به خدای متعال با عبادت های جعلی حاصل نمیشود و باید از روش اهلبیت (علیهم السلام) پیروی کرد. شماره استفتاء : ۲۲۲۷۷۵آیت الله العظمی سیستانی:موسیقی لهوی حرام است و همینطور غنا که سخن باطل با کیفیت لهوی است حرام می باشد واگر سخن باطل نباشد نیز اشکال دارد , و این روشها بر خلاف طریقه ی صحیحه اتباع اهل بیت (علیهم السلام) است. آیت الله صافی العظمی گلپایگانی:به هیچ وجه مستند شرعی ندارد باید بدانید افرادی که به اصطلاح عرفا نامیده میشوند اکثریت دارای انحرافات فکری و عقیدتی و روشهای خرافی می باشند و گفتارها و سخنانی دارند که بانصوص قرآن مجید و احادیث شریفه مخالفت دارد. افرادی از این فبیل طریقه متشرعه و ملتزمین به احکام و آداب شریعت را نداشته اند و اگر هم برخی آنها را از عقاید فاسده تبرئه نمایند برای شخص مسلمان آراء و عقایدشان حجت نیست و قدر مسلم این است که این افراد و آرائشان در طول چهارده قرن در محیط مذهب و تشیع هیچگاه مرجع و ملجا نبوده است و در همه ادوار واعصار رهبران عقیدتی شیعه ،افرادی مثل ابن بابویه پدرصدوق وخودصدوق و شیخ مفیدها و شیخ طوسی ها و علامه حلی ها و مجلسی ها و صدها و هزارها علما از این قبیل بوده اند که در ارائه مرزهای بین کفر و اسلام و همواره کلامشان قطعی و قاطع بوده است . اکنون هم راه وصراط مستقیم همان راه آنها است. مع ذلک برای مزید شناسایی به حال این افراد میتوانید به کتابهایی مثل: خیراتیه و فضائح الصوفیه و نقدی بر مثنوی و حدیقة الشیعه و عرفان و تصوف و جستجو در عرفان اسلامی رجوع نمایید. شماره اتوماتیک استفتاء : ۹۰۳۲۷آیت الله العظمی مکارم شیرازی:در اسلام چیزی به نام سماع نداشته و نداریم و این مطلب ساخته دست برخی از فرقه های منحرف صوفیه است. آن آیات نیز هرگز دلالت بر جواز رقص سماع نمی کند و استدلال و استناد به آن آیات برای جواز این رقص غلط اندر غلط است. جهت اطلاع از عقاید انحرافی صوفیه می توانید به کتاب ما «جلوه حق»رجوع کنید.آیت الله مظاهری:حرام است و شرکت در این گونه جلسات نیز جایز نیست.آیت الله نوری همدانی:اینگونه برداشتها از قرآن که منشأ آن هوی و هوس میباشد و هیچگونه مستند عقلائی ندارد و تفسیر به رأی است حرام است.شماره استفتاء : ۲۵۶۲ آیت الله سید محمد صادق روحانی:اولا حکم رقص را دارد ثانیا حکم تفسیر قرآن به رای نیز دارد ثالثا جزای رجاء تصوف و عرفان کاذب را دارد. شماره استفتاء : ۵۹۶۵۷ آیت الله محمد عزّالدین حسینی زنجانی:فرق صوفیه و اعمال آنها از نظر فقه شیعه مورد تایید نبوده و سماع نیز جایز نیست. آیت الله سید محمد شاهرودی:سماع و حرکاتی که معروف به رقص سماع است نیز جائز نیست. آیت الله موسوی اردبیلی:استناد اینگونه اعمال به آیات قرآن بی اساس و فاقد اعتبار است و انجام آنها شرعیتی ندارد. شماره استفتاء : ۰۰۰۶۰۶۸آیت الله گرامی:آیا حرکات ابر و کوه رقص است؟ گویا معنای رقص را استاد نفهمیده . رقص طبق روایات معتبر حرام است .والسلام ..................................................................... بسم الله الرحمن الرحیمبا عرض سلام و ادب و احترام.از این که لطف کردید و این جوابیه را نوشتید، بسیار سپاسگزارم.نوشته اول شما به این دلیل در وبلاگ آورده شد تا دیگر دوستان با نظر شما آشنا شوند و احیانا اگر به قول شما شبهه ای بخواهد ایجاد شود، پیشگیری شده باشد و از تمایل نداشتن شما جدا اطلاع نداشتم.قطعا صحیح نیست که انسان خودش را معرض و هجوم شبهه ها قرار دهد(طبق فرمایش حضرت رسول ص). اما به قول شهید مطهری شبهه داشتن، به مانند شنا کردن است و چه بسا که لذت هم داشته باشد اما چیزی که مذموم است، در شبهه ماندن و در آب غرق شدن هست. در صحبت تان اشاره ای به صحت عرفان معرفی شده از سوی بعضی از اشخاص کردید و گمان میکنم منظورتان جناب محی الدین باشد. همین مقدار به کفایت است که امام خمینی(ره) از پیروان این نحله بوده اند.هیچ وقت در مقام دفاع از حکیم دینانی بر نیامده ام اما همچنان تاکید می کنم که این دید شما بسیار حق و باطلی و نازیباست. با گرفتن برفرض یک ایراد از ایشان -که خود از مجتهدین عالی قدر و از شاگردان ممتاز علامه طباطبائی هستند- آن همه علم و حکمت را نقدا نادیده گرفته اید و تا مقام بدعت گذار در دین آورده اید!!!! تردید دارم اگر در مقام قضاوت بودید حکم ارتداد ایشان را صادر نکنید!!! باز هم تکرار میکنم نمیدانم اگر از امثال ملاصدرا و شیخ اشراق گرفته تا امثال اقبال و شریعتی امروز بودند آیا اجازه داشتیم لینک سایت شان را قرار بدهیم یا این که ملت از راه راست باز منحرف میشدند؟!!!!!!!؟!!!خاطرم هست چندین سال پیش که تازه سنم دو رقمی شده بود یا نشده بود، نزد یکی از به ظاهر متشرعین، اسم شریعتی را آوردم. آنچنان برخوردی کردند که مواظب خودت باش که اسم ایشان را میاوری و ...!!! بعدها وقتی اظهارنظر های ناب علامه طباطبائی و حضرت آقا را در مورد شریعتی خواندم به خشکی و تنگ نظری آن به ظاهر متشرع پی بردم.حضرت آقا میفرمایند دو گروه به شریعتی ظلم کردند.یکی آنان که ایشان را بدون اشتباه و خطا خواستند بفهمند و یکی هم آنانی که او را تا مقام مرتد پیش بردند و او را حذف خواستند بکنند(قریب به مضمون) بعد اشاره میکنند که برای جوان امروز بتن آرمه مطهری و زیبایی شریعتی نیاز هست.نیاز....اصلا مناسب نیست، بحث را اینجا باز بکنم اما همین قدر اشارت وار، که کم نیستند اختلاف دیدگاه های بسیار بسیار وسیع علما با هم در حوزه های مختلف ...قبل تر هم باز به اشارت وار عرض شد که مرزهای مقوله های مختلف را با هم خلط نکنیم...بماند حضوری.به حول و قوه الهی امروز از سد محکم فقاهت برخورداریم و جانب احتیاط برایمان روشن. آنجایی که به شبهه برمیخوریم هستند چراغ های هدایت. اما از ترس غرق شدن شنا نکردن شرط عقل و احتیاط نیست ...الخیر فی ما وقعایام عزت مستداممحمد طاهری
- ۹۲/۰۳/۰۵
آق محمد ایمیلتو سریع چک کن