کلاه پهلوی

بسم الله الرحمن الرحیم یادداشت زیر (کلاه پهلوی) مربوط به دوست عزیزم یعقوب اکبری زاده است. شخصاً این سریال رو جز چند قسمت خاصش ندیدم لذا هیچ گونه نظری هم نسبت به یادداشت اس یعقوب ندارم. اس یعقوب اگه ترشی نخوره تا چند مدت دیگه اسمش رو میزاریم: مستر اس یعقوب فراستی !                                                         باسمه تعالی کلاه پهلوی کلاه پهلوی سریالی که دیر شروع شد و دیر هم تمام شد و انتظارات را برآورده نکرد. کلاه پهلوی از سریال هایی بود که سر و صداهای زیادی قبل از روی آنتن آمدن به پا کرد. مثل چند سریال دیگر که در ادامه درباره آنها هم مینویسم.  به دلیل علاقه شخصی به تاریخ و فیلم های تاریخی سخت منتظر شروع پخش سریال بودم تا دست پخت تازه آقای دری را ببینم. دست پخت قبلی ایشان که سریال کیف انگلیسی بود را حتما به یاد دارید. سریالی که هم قوی بود و هم مخاطبان نسبتا زیادی را جلب کرد. این بار اما من منتظر دست پخت بهتر و قویتری بودم. به هر حال ده سال برای یک سریال فرصت کمی نیست.سریال بالاخره از تلویزیون پخش شد، یا به قول حرفه ایها روی آنتن آمد( من که حرفه ای نیستم)و انتظارات به سر رسید. سریال انصافا خوب شروع شد.  بسم الله الرحمن الرحیمیادداشت زیر (کلاه پهلوی) مربوط به دوست عزیزم یعقوب اکبری زاده است. شخصاً این سریال رو جز چند قسمت خاصش ندیدم لذا هیچ گونه نظری هم نسبت به یادداشت اس یعقوب ندارم. اس یعقوب اگه ترشی نخوره تا چند مدت دیگه اسمش رو میزاریم: مستر اس یعقوب فراستی !                                                         باسمه تعالیکلاه پهلویکلاه پهلوی سریالی که دیر شروع شد و دیر هم تمام شد و انتظارات را برآورده نکرد. کلاه پهلوی از سریال هایی بود که سر و صداهای زیادی قبل از روی آنتن آمدن به پا کرد. مثل چند سریال دیگر که در ادامه درباره آنها هم مینویسم. به دلیل علاقه شخصی به تاریخ و فیلم های تاریخی سخت منتظر شروع پخش سریال بودم تا دست پخت تازه آقای دری را ببینم. دست پخت قبلی ایشان که سریال کیف انگلیسی بود را حتما به یاد دارید. سریالی که هم قوی بود و هم مخاطبان نسبتا زیادی را جلب کرد. این بار اما من منتظر دست پخت بهتر و قویتری بودم. به هر حال ده سال برای یک سریال فرصت کمی نیست.سریال بالاخره از تلویزیون پخش شد، یا به قول حرفه ایها روی آنتن آمد( من که حرفه ای نیستم)و انتظارات به سر رسید. سریال انصافا خوب شروع شد. البته بینندگان کم حوصله این جور شروع ها را نمیپسندند، ولی من چون چند تا از این سریال ها را دیده بودم، میدانستم که داستان سریال اول باید جا بیفتد. اصطلاح حرفه ایش را نمیدانم ولی فکر میکنم جا بیفتد منظورم را میرساند. چند قسمتی به نظر من این جا افتادن طول کشید که طبیعی بود. تزهای تقی زاده و استراتژیهای رضا خان را نشان دادند، که خوب بود به نظرم. بعد هم برگشتن فرخ به ایران و رفتنش به سامان.اما من داستان سریال را بعد از رفتن فرخ به سامان را نپسندیدم. به نظرم در بعضی بخشها نوعی آشفتگی و در بعضی بخشها نوعی سردرگمی و در بعضی بخشهای دیگر نوعی اطناب در سریال پیش آمد. سریال به نظرم کسل کننده و به نوعی نچسب دنبال شد. کریم هم که از عرش به فرش رسید. در اینجا بدنیست نکته جالبی را بنویسم. در ادبیات انگلیسی کتابی به نام Paradise lost نوشته میلتون است که خانم دکتر دامغانی آنرا ترجمه کرده. شلی یکی دیگر از نویسنده های به نام انگلیسی درباره این کتاب نظر جالبی دارد. او میگوید خود میلتون هم نفهمیده به جای حضرت عیسی، شیطان شخصیت اصلی کتاب است؛ شیطان با همه جلسه میگذارد و برنامه ریزی میکند و هزار کار میکند تا به مقصودش برسد. این نکته به نظرم بی ربط به سریال نیست؛قصه اصلی سریال به نظرم قصه از عرش به فرش رسیدن کریم است. به خصوص در قسمت های میانی سریال. اگر دقت کرده باشید بسیاری از قسمتهای سریال به خصوص در اواسط سریال،کریم و نقشه هایش و از عرش به فرش رسیدنش را به نمایش میگذارد، تا روایت یک دوره تاریخی یا مثلا داستان کشف حجاب را. که ظاهرا یکی از اهداف اصلی سریال بوده.اگر بخواهیم نقش کریم را از سریال حذف کنیم، خیلی از قسمت های سریال را باید حذف کنیم.گذشته از زیاده روی در روایت کریم، در موفقیت های او هم زیاده روی شده. هر چند تا حدودی پتانسیلش را داشت. در عوض نقش میرزا و فروغ خوب از آب درآمده. آنها هر کدام جداگانه در اجرای نیت هایشان موفق بودند و البته موقعیتشان هم شعاری نبود. مردن فروغ هم خیلی جالب به نظرم روایت شد و بی شباهت به درامها یا ملو درامهای آقای حاتمی کیا هم نبود. اما به زندان افتادن فرخ و لال شدن شادی و مهمتر از همه به نمایش کشیدن ورود متفقین به کشور اصلا چنگی به دل نزد. اشغال مملکت پتانسیل خیلی بالایی داشت که خیلی کم به آن پرداخته شد. درحالی که در بقیه بخش های سریال به موضوعات حاشیه ای زیادی پرداخته شد که به نظرم لازم نبود. مثل خیلی از سریال های دیگر وطنی شاهد چند ازدواج در انتهای سریال هم بودیم که این شاید ریشه در فرهنگ ما داشته باشد. پوشش نامناسب و از این مهمتر ارتباط پنهانی برخی شخصیت هاهم از دیگر نکات منفی سریال بود. هرچند درباره مورد اول کمی به عوامل فیلم حق میدهم و مورد دوم را هم شاید بتوان نشان دادن تبعات کشف حجاب نامید. انتهای سریال هم برگشت تقی زاده از نظریاتش را نشان داد که نمیدانم مستند بود یا نه.برجسته ترین ویژگی سریال به نظرم بازی خوب بازیگرانش بود. از بازی خوب با تجربه ها که بگذریم؛ بازی چند بازیگر ناشناخته و کمتر شناخته شده انصافا فراتر از حد انتظار بود. معرفی چند بازیگر جوان به نظرم یکی از بهترین کارهای کارگردان در این سریال بود به نظرم. امیدوارم بقیه کارگردان ها هم سعی کنند با بازی دادن به بازیگران جوانتر و کمترشناخته شده حلقه بسته بازیگران و ستاره ها را بشکنند. کلاه پهلوی که در اصل به نظرم قصه کریم بود نه قصه کشف حجاب مثل سریال یوسف پیامبر و مختار نامه و سریال شهید بابایی که اسمش یادم نیست، باصرف هزینه ها و امکانات غیرقابل بازیافت زیادی ساخته شد، که اگر شما هم موافق باشید که فکر میکنم هستید فقط مختارنامه  توانست رضایت مخاطبان را جلب کند. متولیان این گونه سریال ها را سریال های فاخر مینامند. نمیدانم ساختن سریال شهید بابایی که الان یادم آمد اسمش شوق پرواز بود چند سال طول کشید. ولی ساخت هر کدام از این سه سریال ده سال طول کشیده. و همانطور که گفتم هزینه های زیادی هم داشته. ولی به جز مختارنامه، سه سریال دیگر نه در جلب مخاطب موفق بودند و نه خوش ساخت بودند. هر چند سریال یوسف پیامبر مخاطبان نسبتا زیادی داشت ولی منتقدین و مخالفین زیادی هم داشت که به مذاق کارگردانش خوش نیامد. و باعث این شد که کارگردانش بگوید چرا اینقدر موج انتقاد بالاست وچرا عده ای که خودش اسم آنها را میبرد از سریال در برابر انتقادها حمایت نمیکنند.کلاه پهلوی هرچه که بود تمام شد؛ این سریال را خیلی جدی نمیگیرم و اعتقادم به توانایی آقای دری را از دست نمیدهم. امیدوارم سریال بعدی ایشان جبران این کار نه چندان قوی رابکند.سریال دیگری از این نوع که البته احتمالا اسمش را فاخر نمیگذارند به مراحل پایانی رسیده و درباره آن هم موج تبلیغ و انتقاد بالاست. این سریال که احتمالا به همین زودی شاهد پخشش خواهیم بود سریال معمای شاه است که کارگردانیش برعهده محمدرضا ورزیست. هر چند محمدرضا ورزی را دوست دارم و او را اصلا مثل فلان روزنامه موج ساز نمیدانم ولی به برخی از کارهایش انتقاداتی دارم. امیدوارم مسئولان اهمیت بیشتری به این نوع خوراک های فرهنگی جامعه بدهند و ورزی ها و دریها هم دین خودشان را به مردم ادا کنند. چرا که فقط در فوتبال نیست که پولهای زیادی حرام میشود و صرف فساد میشود. و تازه این ها همه مربوط به سریال های مذهبی و فاخر است و سینما و بقیه که خودشان و خودتان بهتر میدانند.هرچند تصمیم داشتم دیگر چیزی در وب نزنم امام نتوانستم دربرابر وسوسه نوشتن اباطیلی در باره کلاه پهلوی مقاومت کنم. مطلب را دست ممد میسپارم تا اگر دوست داشت در وب خودش بزند اگر هم صلاح دید در درویش 11 بزند. حرف های دیگری هم داشتم که بماند.