رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نیم سوز کُنده های تَر...

دوشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۶:۴۷ ب.ظ

نیم سوز کُنده های تَر...

اظهر من الشمس اینکه دانشگاه یاسوج بیش از هر چیزی به فضای باشور و هیجانش در کشور شهره است. نمونه بارزش پیشتازی در کرسی های آزاداندیشی در کشور. دانشگاه تهران و شریفش به قاعده نصف این دانشگاه هم کرسی نداشته اند.

اصلاً چه نیاز به آمار درین شوربازار آماری!! کسی که دو سه برنامه از زمان تأسیس دانشگاه تا به امروز-به دانشگاه یاسوج آمده و فضا را دیده باشد تا آخر قضیه را می خواند که چه فضای خاصی برین دانشگاه حاکم است (که اونلی این یاسوج یونیورسیتی!!!)

 حال عده ای باد به غبغب انداخته اند و طوری فرمایشات می کنند که انگار ظلمت خفقان! دانشگاه یاسوج به انگشت اشارت آنان سحر شده!! و جالب تر افرادی که از اوضاع جدید سیاسی کشور بهره ای برده اند و نانی-مقامی، اعتباری- به سفره شان رفته بر همین طبل، ساده اندیشانه بدون تحقیق می کوبند. این حنا پیش دانشگاهیان رنگی ندارد که هیچ، بعید می دانم بیرون از دانشگاه هم جز شعار انتخاباتی و حب و بغض های شخصی قلمداد شود.

البته فضای امروز دانشگاه با دیروز یک فرق اساسی دارد. و آن هم اینکه عده ای که نه حرف حساب برای گفتن دارند و نه بنیه علمی و تحقیقاتی قوی دارند و جز جنجال آفرینی و غوغاسالاری-که عمدتاً هم بیرون از دانشگاه هدایت میشوند- کاری دیگری در دانشگاه ندارند، نسبت به دیروز میدان را خالی دیده اند و مرزهای اخلاقی و علمی و اعتقادی را تخریب و یکه تازی می کنند. و قابل تأمل تر آنکه مسئولین هم نظاره گر این وقایع اند و با سکوتشان خدای ناکرده این را به ذهن متبادر می کنند که یا راضی اند و یا ناتوان در برخورد ...!!

دو برنامه اخیر دانشگاه یاسوج به خوبی نشان داد که چون گذشته چشم طمع سیاسیون سیاست زده به طرف این دانشگاه است. از اردوکشی فامیلی و قبیله ای تا فشارهای بی سابقه برای دست اندازی و مانع تراشی در مناظره. از ترعیب دانشگاه تا هراس دانشگاه برای پاسخگویی... .

پرواضح است که این قشر اکثریت دانشجو و اساتید هستند که درین بده بستان های سیاسی، شخصی، منفعتی له می شوند و دانشگاهی که جولانگاه سیاست زدگان شود، به اهداف عالیه اش نمی رسد که هیچ، فاتحه تأثیر گذاری بر جامعه اش را باید خواند هم هیچ، خودش را گرفتار حاشیه های هولناکی می کند که قربانی اش همان هایی اند که امروز هشدارشان می دهیم... .

 مستمسکان جریانات سیاسی در دانشگاه از مسئولین تا اساتید و دانشجویان بدانند که به مانند نیم سوز کُنده های تَری می مانند که هر چه از بیروندانشگاه برآنان بدم اند-چون ذات جنبش واقعی دانشجویی مسلمان، بیدار است- فقط دود می کنند و خبری از شعله نیست...

 

بعدالتحریر: به همین مقدار اشارت کافی ست... . 

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی