کرسی هایی رو به بلوغ
کرسی هایی رو به بلوغ
للباقی
این یادداشت برای سایت خبرنامه دانشجویان ایران نوشته شد :
روزگاری در دانشگاه های خودمان عده ای از منتقدینِ بهانه تراشِ مدعیِ آزادی بیان، ترجیع بند کلامشان این بود که فضایی برای بحث و بیان نیست و از این شیوه! برای مظلوم نمایی و زینت صحبت هایشان استفاده می کردند. کرسی های آزاداندیشی که راه افتاد کم کم ریشه این ادعا خشک و ترجیع بند شد: درست که ما آزادی بیان داریم؛ ولی هم چنان آزادی پس از بیان نیست!!!
اما امروز که این جلسات چند سالی از عمرش را طی می کند و امتحان خودش را در بسیاری از دانشگاه ها پس داده، دیگر این ادبیاتِ تکراریِ پوشالین اعتبار خودش را از دست داده است.
با نگاهی گذرا به جلسات آزاداندیشی برگزار شده در سال 92 به این نتیجه خواهیم رسید که رشد خوبی نسبت به سال های ماضی در کمیت و کیفیت برگزاری این جلسات داشته ایم. پر واضح آنکه هنوز این رشد در حد قابل قبولی نیست و از این منظر راه طولانی در پیش است.
آزاداندیشی یک فرهنگ است و برای فرهنگ سازیش باید همه نهادهای کشور دست به دست هم دهند تا این موجِ محرک به نهضت مولد تبدیل شود که آن وقت می توانیم بگوییم به یک شاخص اساسی از دانشگاه اسلامی دست یافته ایم. اما قطعاً پرچم دار این موج، دانشگاه و خصوصاً دانشجویان هستند که با ویژگی های ناب خودشان از قبیل عدالت و آزادی خواهی، رک گویی و محافظه کار نبودنشان بیش از هر گروه دیگری توانایی ایجاد این موج را دارند.
نکته اساسی در آزاداندیشی، فهم و درک صحیح و جامع از این فرهنگ است که متأسفانه هنوز شاهد کج فهمی هایی از سمت برخی دانشجویان و دو چندان از سمت مسئولین در این حوزه هستیم! این فرهنگ یک وسیله است و باید بایسته های این وسیله شناخته و در راستای کارآییش تلاش شود. امروز عده ای بدون توجه به ریشه های دغدغه مقام معظم رهبری(زید عزه) در حوزه آزاداندیشی، بی محابا آنچنان وارد این عرصه شده اند که دید هدف گونه( نه وسیله گونه) آنان موجب معضلات و آسیب های جدی شده است.
در بعد مسئولین، این آسیب ها را می توان در نگاه های صرفِ گزارش کاری آنان دید. نتیجه این نگاه، تلاش برای رشد کمیت جلسات آزاداندیشی بدون در نظر گرفتن بسترها و زیرساخت ها و هم چنین تبلیغاتِ ضدتبلیغ این مقوله در انبوهه های مصاحبه ها و سخنرانی های بی اثر است. در حالی که وظیفه های مهم و با اولویت این مسئولین هم چنان بر زمین مانده است. برای مثال ما هنوز یک همایش مستمرِ واقعیِ اثرگذارِ کشوری آزاداندیشی که در آن دانشجویان و اساتید آخرین تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و در زمینه های مورد نیاز آزاداندیشی مثل منطق، فن بیان و ... آموزش ببینند، برگزار نکرده ایم. از سوی دیگر مسئولین نتوانسته اند با نهادهای اثرگذار دیگری مثل صداوسیما همکاری لازم را جهت فراگیرترکردن موج آزاداندیشی ایجاد کنند.
در بعد دانشجویی، این نگاهِ هدف گونه(نه وسیله گونه) به جلسات آزاداندیشی باعث شده است که تمرکز متولیان برگزاری هم به سمت کمیت باشد. به عبارت دیگر به جای آنکه متولیان، تمرکز خود را بر شناخت مسائل دغدغه ای و گره های ذهنی دانشجویان بگذارند تا به وسیله جلسات آزاداندیشی آن را ابراز کنند، درصدد برگزاری تعداد بیشتر این جلسات اند. هم چنین تأکید بر این دید باعث می شود که خلاقیت و نوآوری ها به بهانه کمیت ذبح شوند. می توان با خلاقیت، قالب های متفاوتی را برای آزاداندیشی تعریف کرد که هم بدنه دانشجویی بیشتری درگیر مسئله شوند و هم این قالب ها بتوانند همدیگر را تکمیل و نقایص را جبران کنند و در نتیجه آزاداندیشی به معنای واقعی کلمه زودتر فرهنگ سازی شود. نمونه موفق این نوآوری در انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه یاسوج شاهد رخ داد که قالب های: کرسی، میزگرد، مناظره مکتوب و حتی کرسی نظریه پردازی اساتید- که دانشجویان متولی آن شده اند!- باعث شور و جذابیت و کارآمدی بیشتر جلسات آزاداندیشی در این دانشگاه شده است.
آسیب بعدی غافل شدن از نیرو سازی است. این مهم را می توان بعضاً در ضعیف شدن نیروهای موافق و منتقد دید. که به بهانه برگزاری متعدد جلسات آزاداندیشی، برنامه ای جامع مبتنی بر ظرفیت و توانایی منابع انسانی تدوین نمی شود.
علاوه بر این جلسات آزاداندیشی نباید جولانگاهی برای مباحث صرفاً سیاسی شود که غالباً سیاست زدگان بیرون از دانشگاه در جامعه تزریق می کنند. بلکه باید به وسیله این جلسات و موج برخاسته از آن که توأم با عقلانیت و شور است، فضای بیرون از دانشگاه را هم تحت تأثیر قرار داد. لذا مباحث فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیز باید به صورت جدی وارد موضوعات جلسات آزاداندیشی شود؛ چیزی که متأسفانه تا به امروز خیلی این مهم اتفاق نیافتاده است.
نکته حائز اهمیت بعدی اینست که باید توقعات از جلسات آزاداندیشی معقول و واقعی باشد. این جلسات نه میدان مبارزه است که برد و باخت داشته باشد و نه جلسه سخنرانی که چارچوب مشخص و معینی دارد. بلکه فضایی ست که در آن امکان شنیدن صدای مخالف و تضارب آراء با تنها خط قرمز یعنی اخلاق ایجاد شده است که مستمع قول های متفاوت را بشنود و زمینه و جرقه ای برای مطالعه بیشتر جهت سمت و سو دادن به فکرش فراهم گردد.
جلسات آزاداندیشی هر چه که به پیش می رود بالغ تر و نواقصش کم تر می شود. درین مسیر وظایف دانشجویان و مسئولین این نسل بسیار حساس و تاریخی خواهد بود چرا که پایه این مقوله تازه متولد شده درین بازه زمانی دارد شکل می گیرد.
به امید انجام وظیفه ...
للحق
- ۹۹/۰۹/۰۷