طنز روزگار ما
شنبه, ۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۲۷ ب.ظ
سه شنبه 6 خرداد 1393 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
این روزها بی شمار این عبارت "کار فرهنگی" را می شنویم.
تعریف من از کار فرهنگی آن کاری است که برای تصمیم گیری و تصمیم سازیش، تعیین اهداف و راهبرد و تکنیک هایش، بعد از هر نماز بروی سجده و اشک بریزی. زاری بکنی و استمداد بطلبی. چله بگیری و نذر بکنی.
لذا معترفم که در عمرم کار فرهنگی ای انجام نداده ام رسماً و به این عبارت که بی محابا هم به کار می رود حساسیت دارم شدیداً.
جالب آنکه این ایام همه خود را کاردان خبره این کار می دانند و کار دیگران را به پ چیزی قبول ندارند. یکی می گوید تو که مسئولیت نداری، منی که در فلان ارگان هستم می دانم که چه خبر است و چه ها باید کرد. دیگری می گوید تو که علمش را نداری و علوم انسانی نخوانده ای. یکی می گوید تو نیرو نداری و ... .
این هم از طنز روزگار ماست...
للحق
- ۹۹/۰۹/۰۸