دوران پسا تخم مرغ
دوشنبه 29 تیر 1394 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
ماه مبارک و عید فطر را که خانه نباشی سخت است اما سختی برای ما معنی ندارد!! چون که " ما می توانیم! ".
حقیر اعتراف می کنم قبل همین ماه مبارکی، شگردی جز تخم مرغ در زمینه آشپزی نداشتم. حاضر بودم ده کرسی بروم بالا اما پیاز داغ نگیرم نه اینکه بدم می آمد نه! بلد نبودم طبخ غذا را اساساً!
اما این ماه مبارکی خیلی مبارک بود لااقل برای آشپزی ما. بسم ا... گفتیم و شروع کردیم. برنج دانه بلندی را تحت راهنمایی استاد بزرگوارم حاجی! درست کردم. بعد از کلی استرس، برنج دانه بلند به عمل آمد. کلی کیف کردم و اصلاً باورم نمی شد که این ساخته و پرداخته دست حقیر باشد! فی الفور بیانیه ای همراه با عکس در گروه خانوادگی و فامیلی شبکه های اجتماعی صادر کردم به این شرح:
{ بسمه تعالی
بدین وسیله اعلام میدارم که اولین برنج زندگیم را امشب درست کردم و این پروژه در نهایت دقت و صحت به عمل آمد. منابع آگاه شهادت دادند ته دیگ حاصله یکی از بهترین انواع ته دیگ های موجود در بازار داخلی و خارجی ست. این موفقیت بزرگ را به بیت معظم طاهری، بهزادی و جمیع فامیل وابسته تبریک عرض میکنم}
این موفقیت، اعتماد به نفس زائدالوصفی حاصل کرد به طوری که تقریباً باقی دوستان به چشم آشپز نگاهم می کردند. خاصه آن هنگام که سوال هم می پرسیدند، کلی ذوق می کردم اما به چهره نمی آوردم. بعد از آن برنج دانه بلند، پروژه ماکارونی را تحت راهنمایی استاد بزرگوارم سرکار مامان! به خوبی هرچه تمام تر به عمل آوردم. بعدش سویاپلو بود که آن هم خوب بود. بعدش باز ماکارونی بود که خیلی پرملات نبود و از قضا محسن آمد و قدری آشپزی ام در حوزه برون خانگی، بگویی نگویی کمی خدشه دار شد. بعدش پروژه کتلت بود که تحت راهنمایی استاد بزرگوارم سرکار دَدَم(خواهرم) انجام شد. قدری در محاسبه تعداد سیب زمینی ها دچار اشتباه شدم و می توانستم شیرین کل منطقه زیرتل یاسوج را نذری کتلت بدهم!! اما طعمش بدک نبود.شکر!
امروز وارد پروژه سنگین تری شدم. این پروژه به گواهی دوستان خودی و ناخودی، از سنگین ترین پروژه هایی است که غالب دختران و حتی بعضاً زنان خانواده هم در آن مشکل دارند. و آن طبخ برنج چنپه!!( برنج محلی ) است. غریبه نمی خواند که! همین استاد اولی خودم یعنی حاجی که ذکر خیرش بالا آمد جان ما را به لب آورد تا توانست برنج چنپه اش شله نشود!! اما حقیر در بار اول در بهت کامل دوستان خودی، توانستم به سلامتی بارش بیاورم. اما قدری طعمش به کاه می زد!!
القصه آن که مرد را سختی می سازد و کاری نیست که نشود انجام داد حتی پیاز داغ و برنج چنپه!
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی شـــــــــــــــــــــــــــــــــــود مــــــــــــــــــــــــــــــــی توانیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم !!
للحق
- ۹۹/۰۹/۱۳