نوبت بازی ما
يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۱ ق.ظ
للباقی
پاییز هزار رنگِ شهرآشوب باشد و بارانی چنین لطیف ببارد و شب قبلش خوابی چنان شیرین دیده باشی ... .
بعدالتحریر: اتفاق، تصادف یا حکمت؛ اعتراف به صفای خود کردی با متانتی که همه غنچه های اطراف شکفتند؛ زلال ترین رود جاری از زیر دستانت می گذشت و دستانت شبیه حریری نیلی در آب می رقصید؛ یک دنیا حرف های نزده برای گفتن بود؛ انگار نوبت بازی ما شده بود و دیگر هرگز نوبت بازی دنیا نمی شد ... .
للحق
- ۹۹/۰۹/۱۶