دیالوگ این روزها
یکشنبه 13 دی 1394 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
اساساً با تعبیر علوم "انسانی" مشکل دارم. طوری می گوییم علوم انسانی کانّه علوم دیگر همه حیوانی اند و هر چیز که در جستن آنی، آنی!!
غرض چیز دیگری است. به گمانم همه علوم، زبانشان یک طرفه است. منولوگ است و دیالوگی در آن راه ندارد. حال چه علوم انسانی! باشد چه علوم دقیقه؛ چه علوم جلیّه چه علوم خفیّه.
این یک صفت منفی برای علم نیست؛ یک توصیف است و فرصت های خاص خودش را فراهم می کند. تو وقتی متعلّم می شوی مجبوری بنشینی مدت ها سخنرانی یک طرفه علم را گوش کنی. دیالوگ تو دست بالا چیز جدیدی را کشف کند اما حقیقت را نمی تواند تغییر دهد.
ظاهر این توصیف، قدری به تلخی می زند اما وقتی به شیرینی ذات حق، یقین داشته باشی همهی منولوگ های ذی حق را با گوش جان نوش می کنی و هر چه می شنوی در آرزوی کلام دیگری از معشوقی... .
این روزها وسط نمودارها و فرمول ها و اعداد که زبان زمستان و باران و افق و غروب و دل را نمی فهمند شعر می نویسم تا کمی هوای خودم را عوض کنم. چرا که زبان مناجات دیالوگ باشد نه منولوگ!
للحق
- ۹۹/۰۹/۱۸