رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نامه ای به برادر زاده در راهم

سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۱۶ ب.ظ

نامه ای به برادر زاده در راهم

جمعه 22 آبان 1394 :: نویسنده : محمد طاهری

بسم الله الرحمن الرحیم

للباقی

از: عموی کوچکت؛ محمد

به: برادر زاده در راهم

 

عمو جان سلام. نمی دانم چه باید خطابت کنم. اسمت هنوز تا این دم آخری، معلوم نیست. این روزها باب شده اسم های بچه ها را روی هم سِت کنند!! کلی زمان روی حل کردن این معادله پیچیده می گذارند که چند واجی باشد، حرف اول و آخرش چه باشد، وزنش درست باشد و ... و آخرش هم غالباً از این دستگاه چند معادله و چند مجهول، اسم زیبا و سنتی در نمی آید! امیدوارم هم اسمت زیبا باشد و هم آتیه ات ان شاءالله.

این چند خط را یک بار الان می خوانی و بارهای بعد زمانی که سواد آموختی. اما با این تفاوت که آن زمان به یاد نمی آوری که روزی این سیاهه را خوانده باشی. چرا که دنیا، دنیای فراموشی ست. با یک فراموشی محض به دنیا می آیی و عمری بناست حکمت بیاموزی که بدانی کیستی و به کجا آمده ای و آمدنت بهر چه بوده؛ چیزهایی که یحتمل امروز می دانی.

 عموجان بدان که به پست ترین مرتبه خلقت که دنیا باشد، سفر می کنی. عالم ماده و شی.

برای تقبیح این دنیای دَنی همین بس که تو در مقابل خالق مهربان و قادرت تبارک و تعالی، می توانی دهن کجی کنی و بیاستی؛ مردم دنیا آن را گناه می خوانند.

اما از آن سو که تو توان گناه نکردن داری دنیا را تحسین کن و بر خود افتخار کن و شاکر خالق کریم باش که به تو مجال آدم و خلیفه الله شدن اعطا کرده است.

از این سفر تا آن سفر دیگرت- که ان شاءالله صد و بیست سال دیگر باشد- بی امان باید به دنبال معرفت باشی و عشق ورزیدن به محبوبت را بیاموزی که؛ ایام خوش آن بود که با دوست به سر شد/ باقی همه بی حاصلی و در به دری بود.

عمویت درین باب کمیتش لنگ است و در این ایام جوانی کماکان اندر خم یک کوچه بن بست است؛ اما عموجان هر چه در این عالم می خواهی از خدا بخواه. علم می خواهی از خدا بخواه، زیبایی می خواهی از خدا بخواه، عشق می خواهی از خدا بخواه و ثروت و قدرت و ... . این قانون دنیایی ست که می خواهی در آن پای بگذاری. بر ما قانون دانان قانون شکن نیز خرده مگیر که بیابان است و تابستان و آب سرد و استسقاء ...!!

عمو جان درین دنیا معرفت را بی بها نمی دهند. هم نسلی های تو غالباً نازپرورده اند و شکننده؛ من از این مسئله نگرانم. برای نسل های بعد نگرانم. اما تو مثل اطرافیانت نباش و برای معرفت، بهایش را بپرداز. تمسخر و سرزنش و دعوت به آسایش در زمان تو بی داد می کند اما تو به افق های پیش رو بنگر و از سرعت خود مکاه.

علوم جدید، جنسیت تو را معلوم کرده است. تو دختری و ریحانه. قدمت بسیار پر برکت است و وجودت حسنه. پیامبراکرم(ص)  فرمودند: «خانه‏اى نیست که در آن دختران باشند مگر اینکه هر روز بر آن خانه دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل مى‏شود و زیارت فرشتگان از این خانه قطع نمى‏گردد و فرشته‏ها براى پدرشان هر روز و شب عبادت یکسال را مى‏نویسند.»

 حتم دارم که ورودت برای خانواده ما نیز پر است از میمنت و مبارکی.

اما از آن جهت که دختری، رسالتت سنگین است و وظیفه ات سنگین تر. دختران تجلی جمال خدا هستند و باید مظهر وقار و متانت و هیبت باشند. اما عموجان! دخترهای این روزهای شهر ما، برای دیده شدن و لگدمال کردن هیبت و وقار و متانت شان از هم سبقت می گیرند و با سخیف کردن شخصیت خود، زیبایی زنانگی شان را لجن مال می کنند و برای خود نمایی در حال جنگ اند.

تو به تاریخ و فرهنگ مان رجوع کن و مظاهر این هیبت و وقار و متانت زنان را در طول قرون مختلف ببین و از زنان کوچه و خیابان چشم برگیر که راه تو چیز دیگری است. هیچ خیری در شبیه آن ها شدن نیست. تو خود شبیه خودت باش، آزاده و آزاد.

عموجان! بگذار کمی از مختصات امروز دنیا بگویم برایت. منطقه درگیر جنگ و کشتار است. از انقلاب های منطقه که امروز آتش زیر خاکستر است تا کشورهای کمربند مقاومت که دارند تاریخی ترین مقاومت شان را انجام می دهند برای پیروزی. جریان خصم هم دارد با همه توان برای شکست محور حق، تلاش می کند.

از طرفی امروز جمهوری اسلامی دارد مقدمه سازی تمدن نوین اسلامی را با محوریت اسلام و پرچم داری ایران انجام می دهد.

این ها را گفتم تا به این برسم که مختصات تولد تو در این بازه زمانی و مکانی، هویت دیگری نیز به تو می بخشد و آن هویت آخرالزمانی است!

همان هویتی که آرزوی همه صالحان و خوبان تاریخ بوده است. امیدوارم به زیارت صاحب الأمر نایل آیی. اما لااقلش این است که زندگیت را بر این پایه، استوار نمایی.

عموجان! این چند خط را من به علم خود ننوشتم بلکه موضوعات مهمی است که بزرگان و استادان و واصلان به ما سفارش کرده اند. خود نیز در فهم و اجرای این مفاهیم مشکل دارم.  این سیاهه دست کم، نشان از علاقه ام به تو دارد.

همه خانواده منتظر قدوم مبارکت هستیم.

سفر به خیر، عاقبتت روشن

عمویت؛ محمد

جمعه 22 آبان 1394

للحق

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی