رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دکــــه زُهــــد ببندید در این فصـــل طَــرب

چهارشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۵۰ ب.ظ

دکــــه زُهــــد ببندید در این فصـــل طَــرب

شنبه 29 اسفند 1394 :: نویسنده : محمد طاهری

للباقی

زمان، خیلی پیچیده است مثل بسیاری از چیزهای دیگر عالم. اصلاً چه چیزی در عالم پیچیده نیست؟! من که مطمئنم ضرب دو در دو که قول مشهور می گویند چهار است! هم پیچیده است.

 پیچیدگی خیلی مواقع، کلافگی می آورد؛ من اما بیشتر می پسندم که پیچیدگی ها برایم حیرت آور باشند تا کلافه آور!

حیرت از گام های نخستین حرکت است به گمانم. از طرفی می گویند عقل، چراغ راه است و مایه روشنی مسیر؛ اما عشق مایه حرکت است و اگر عشقی نباشد حرکتی نیست. حال نسبت حیرت با عشق چیست؟ سوال اساسی همین است. معتقدم عشق، سراسر حیرت است و اگر حیرتی نباشد عشقی نیست. این که به اشتباه اسم خیلی چیزها را می گذاریم عشق، اشتباه ماست و حضرت عشق بی تقصیر است حتماً!

زمان، پیچیده است؛ پیچیدگی حیرت آور است؛ عشق، سراسر حیرت است؛ و صاحب عشق یعنی صاحبِ زمان... .

اگر با صاحبِ زمان همراه شوی و دل را با او یک دل کنی، زمان با همه پیچیدگی و حیرتش، بستری می شود برای عاشق شدن. دم به دم تازگی و نو شدن.

اوست که بستر عشق را قلب می کند؛ اوست که زمان را به گردش روز و شب درمی آورد؛ اوست که حال ها را به بهترین حال ها تبدیل می کند؛ اینک ما مشتاق و محتاج عنایت اوییم در این تجلی زیبای جمالش یعنی بهار.

ما به بهار محتاجیم. ما به روییدن و رنگارنگ شدن نیازمندیم. ما به داشتنِ حال خوب، فقیریم.

همسازترین بهار، بهاری است که ساز درون و بیرون هم وزن باشند و مضرابی به خطا نرود که اگر اینچنین شد: العبد یدبّر والله یقدّر...

حضرت حق تبارک و تعالی را با همه وجود سپاسگزارم که مجال دیدن تغییر حالی دیگر

 را نصیبمان کرد و از او عاجزانه می خواهیم که این گردش حال جدید را

 به بهترین وجه ممکن برای یکایک ما رقم بزند و بهترین گردش حال، 

در عمرمان باشد. سالی توأم با حکمت، عشق، معرفت، سلامتی و عافیت

 برای همه طلب و آرزو می کنم. امید که سال جدید، توفیق خدمت بیشتر 

برای اعتلای حق و حقیقت، یاری مستضعفین و مظلومین، ترویج فرهنگ عظیم انقلاب

 و زمینه سازی صاحب الزمان(ارواحنا له الفداء) نصیب گردد.

بمنّه و کرمه

 

 

   مــــژده اى مــرغ چمن، فصل بهار آمد باز      موسم مى‏زدن و بـــوس و کنار آمد باز

وقت پـژمــردگى و غمزدگى آخر شد      روز آویختن از داــــن یــــار آمد بــــاز

مُردگیها و فـــرو ریختگیها بشدند      زندگیها به دو صد نقش و نگار، آمد باز

زردى از روى چمـــــن بار فرابست و برفت      گلبن از پــــرتـو خورشید به بار آمد باز

ساقى و میکده و مُطرب و دست افشانى      به هــــــواى خَم گیسوى نگار آمد باز

گــــر گذشتى به درِ مدرسه، با شیخ بگو:      پى تعلیم تــــــو، آن لاله عذار آمد باز

دکــــه زُهــــد ببندید در این فصـــل طَــرب       که به گـــــوش دلِ ما نغمه تار آمد باز

شعر از امام خمینی(ره)

 

بعدالتحریر: الله تبارک و تعالی را بابت سه عزیز، خاصه سپاسگزارم. یکی اندیشه؛ یکی خلوت و دیگری قلم. که این سه عزیز همراه، بهترین آرامش ها را به ارمغان می آورند و توفیقات زیادی نصیب می کنند. این لحظات آخری سال 1394 دارم به محصولات این سه عزیز بزرگوار که در جاهای مختلف مرقوم شده است، نظر می اندازم. امید که سال جدید، این سه عزیز برکت یابند و عمیق شوند و موجبات وصل را بیشتر مهیا نمایند.

للحق

 

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی