نامه به شهید حبیب الله بهزادی 94
نامه به شهید حبیب الله بهزادی 94
چهارشنبه 12 اسفند 1394 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
بسم الله الرحمن الرحیم
من الغریب الی الحبیب
خدمت برادر بزرگوار و شهید عزیزم؛ آقا حبیب الله؛ سلام علیکم.
باز هم آخرین روزهای زمستان و 12 اُمین روزِ 12 اُمین ماه و سالروز آسمانی شدنت و این چند خط نذرِ ناقابل من که نثار وجودِ سراسر حضورت می شود. باشد که از این منزل، نگاه با عنایتی کنی و دردها را تسکین بخشی.
آنان که دنیا را از دریچه معرفت می بینند هیچ اتفاقی را محصول تصادف نمی دانند. و برای هر اتفاقی، حکمت ها متصور می شوند چه آن حکمت ها مکشوف باشد چه پنهان. قرابت فامیلی ما با توی شهید نوجوان 17 ساله حتماً از روی تصادف نیست، پر است از حکمت، پر است از راز؛ خاصه که یک طرف ماجرا شهید است و ما چه می دانیم شهید کیست.
اما برای خیلی از ماها این حکمت ها کاملاً پنهان است. یا بهتر بگویم اجازه اندک تأملی به خودمان نداده ایم که نسبت ما با تو چیست؟! آیا وقتش نرسیده فارغ از همه روزمرگی های مهلک و جان فرسا، رها از همه دل بستگی های مسخرهی معمولِ زندگی، به این فکر کنیم که چرا خدای حکیم در نسبت فامیلی ما شهیدی قرار داده است؟! ای کاش فامیل ما به جای غیبت های متعدد یا دست بالا حرف های تکراریِ بی خاصیت، دقیقه ای روی این سوال ها فکر می کردند.
یادش بخیر؛ بچه تر که بودیم عشق مان شنیدن اسم تو بود؛ خدا می داند. لااقل برای من، تو قداست زیادی داشتی. چون مرتب به دیدارت میامدیم گلزار؛ در قسم های فامیل، "ارواح حبیب" مثل قسم جلاله بود؛ اسمت را در جشن های مختلف و صندوق قرض الحسنه و حتی جام فوتبال می شنیدیم. این شد که من نسبتی با مفهوم شهادت پیدا کردم و بیگانه و غریب با این مفهوم نشدم وگرنه برای چون منی که 5 سال بعد از شهادت تو به دنیا آمده ام چه شناختی می بایست باشد! اسم و یاد تو برای ما قداستی ساخت که همیشه به آن افتخار می کنیم و هر وقت مفهوم شهید و شهادت میشنویم یاد تو می افتیم. این اتفاق بسیار مبارکی است که تنها شهید توان ایجادش را دارد.
اما من از بزرگ ترهای فامیل گلایه دارم. پیشتر هم گفته ام و بار دیگر می گویم و بارهای دیگر هم به مدد الهی خواهم گفت. از کسانی که خود را عقلای قوم می دانند یا می خوانند گلایه دارم. آنان به وظیفه تاریخی خود عمل نکردند و از این منظر باید جوابگوی شهید باشند.
آنان می بایست شهید را برای نسلی که شهید ندیده، تقسیر و ترجمه می کردند نه آنکه جوانی که 5 سال بعد از شهادت شهید به دنیا آمده تازه به آنان یادآوری کند که امروز شهادت حبیب است! من نمی توانم بفهمم ادعای خیلی از اصول و ارزش ها را که هیچ تلاشی برای جاری کردنش توسط مدعیان نمی بینم. اگر مسئولیت برای خدمت است چه خدمتی بالاتر و مفیدتر از برای شهید قدم برداشتن و اقربین خود را بدان دعوت کردن. اگر عاشقان خدمت، نتوانند امروز این وظیفه ساده تاریخی شان را انجام دهند چگونه می خواهند به جماعتی بزرگ تر در جامعه خدمت کنند؟
خدا می داند اگر شهید تفسیر می شد و بزرگان به وظیفه شان عمل می کردند امروز این نسل های جدید، در داشتن الگو، حیران نبودند و بَتمَن و اِسپایدرمَن و عکس فلان هنرپیشه هالیوودی و فلان بازیکن لالیگایی را در اتاق شان نصب نمی کردند. اگر به بهانه شهید لااقل یک مراسم ساده هر سال داشتیم کلی اوضاع تغییر می کرد.
در احوالات سردارانِ شهید کم نخوانده ام. از چمران و همت و باکری و صیادها گرفته تا احمدی روشن و شهریاری و تهرانی مقدم ها. کلی هم مشعوف می شوم و لذت می برم و درس می گیرم. اما اگر بخواهم برای بچه های فامیل از شهید سخنی بگویم حتماً از حوالی خودشان می گویم؛ یعنی از حبیب الله. حبیب، یگانه پرچم بلند فامیل ماست. ای کاش بهتر فهم می کردیم که شهید در هر فامیل و خانواده ای می تواند فرهنگ ساز باشد. و هیچ فرهنگی بالاتر از فرهنگِ شهادت، انسان ساز نیست و به قول مقتدای خراسانی ما، زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
امروز شرایط عالم، شرایط حساس و مهمی است و داریم پیچ عظیم تاریخی را طی می کنیم. طی این مسیر سخت، بدون داشتن روحیه جهادی و فرهنگ شهادت ممکن نیست. برای این فرهنگ سازی ها نیازی به نماینده مجلس شدن نیست!
پیشتر هم گفته ام؛ که ما با توجه به فطرت مان نیاز به فامیل داریم و شارع مقدس چه حکیمانه دستور به ارتباط های مستحکم فامیلی داده است. تمدن سازی بدون داشتن سبک زندگی میسر نیست و یکی از مصداق های مهم سبک زندگی، ارتباط های فامیلی است. خدا آنانی را که خواب قطع شدن ارتباط های فامیلی را می بینند بیدار و متنبه کند. علاج این همه فاصله های قومی و فامیلی، کنار گذاشتن منیّت ها و غرورها برای خداست و گرد هم جمع شدن ست. و شهید بهترین بهانه برای این هدف مهم و عزیز است.
می دانم آن قدر دل مشغولی و روزمرگی هست که این صحبت های حقیر را خیلی ها جز اباطیل نمی دانند. باشد؛ اما گاهی شنیدن بعضی از باطل ها بهتر از شنیدن باطل تر هاست!!
حبیب عزیز؛ به خاطر همه قصورها ما را ببخش و در اولین دیدارت با حضرت ارباب سلام همه فامیل را به ایشان برسان و شفاعت مان کن.
الاحقر؛ محمد طاهری
1394/12/12
للحق
بعدالتحریر:
نامه به شهید حبیب الله 91
نامه به شهید حبیب الله 92
نامه به شهید حبیب الله 93
- ۹۹/۰۹/۱۹