درباره سخنان اخیر خانم فائزه هاشمی
درباره سخنان اخیر خانم فائزه هاشمی
سه شنبه 5 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
سخنان اخیر خانم فائزه هاشمی در نفی حکومت دینی از نظر بحث علمی و اندیشه ای، هیچ وجه مهمی ندارد. چرا که سال هاست متفکرین و اندیشمندان در این خصوص بسیار گفته اند و نوشته اند و این سخنان ساده و عوامانه این خانم، محلی از اعراب در این بحث ها ندارد. اما از جهات دیگری این سخنان قابل تأمل است. ابتدا باید از ایشان حقیقتاً تشکر کرد که خیلی آشکار نظر خود را بیان کردند و چهره حقیقی تری از خود و هم کیشانشان ارائه دادند. البته این چهره برای آنان که سال ها شعار مبارزه با اشرافیت و نفاق داخلی سرمی دهند، چهره آشنایی است. آقازادگان اشرافیت که در انتخابات ها پیروز شده اند، مسئولیت ها گرفته اند، جایگاه های سیاسی پیدا کرده اند و امروز خود را در جایگاه نظریه پردازی می بینند، هویت شان جز با رانت آقازادگی نبوده است. وقتی که شایسته سالاری فدای رانت سالاری می شود آیا نتیجه ای بهتر از این باید تصور کرد که آقازادگان بی سواد، پیشرو حرکت های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شوند و برای ملت مجاهد و انقلابی تصمیم سازی کنند؟ البته سال هاست که مردم شناخت کامل تری نسبت به این جریان پیدا کرده اند اما همچنان نفوذ منافقین داخلی خطرناک ست.
برای آنانی که فتنه 88 را هنوز صرفاً دعوای دو طیف سیاسی می دانند شاید امروز بهتر بتوان حقیقت شعار "انتخابات بهانه ست اصل نظام نشانه است" را نشان داد. کسی که امروز حکومت دینی را راحت نفی می کند دیروز با عربده کشی خیابانی و اغتشاش و غولاسالاری دنبال تحقق کدام مدل از حکومت اسلامی بود؟
کارنامه این خانم پر است از این موضع گیری ها و اقدامات شاذ. از کسی که با بهائیت دیدار می کند و علی رغم تقبیح همه علما و بزرگان باز حاضر به عذرخواهی نیست توقع هر موضع و کاری می رود. حقیقتاً ایشان جایگاه قابل اعتنایی ندارند که بخواهد بزرگ شود اما نسبت ایشان با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، هزینه های اقدامات بچگانه ایشان را دوچندان می کند. توقع از جناب هاشمی این بود که اجازه ندهد فرزندانش با رانت ایشان بدون داشتن صلاحیت های لازم، رشد کنند که امروز این قدر برای نظام هزینه زا باشد. البته ایشان نسبت به این همه حاشیه سازی های خانواده اش، برخورد مناسب و مقتضی را انجام نداده است و باید بداند که همه این گناهان پای او نیز نوشته خواهد شد.
امروز بیش از هر زمان دیگری عمق موفقیت جمهوری اسلامی در ارائه یک حکومت سیاسی تحت عنوان حکومت دینی و مردم سالاری دینی برای جهانیان مشخص شده است. ثبات حکومتی و حاکمیتی ایران اسلامی در عین همه جنگ و خونریزی و التهاب های منطقه و جهان، گواه محکمی از کارآمدی نظام سیاسی ما دارد و در این چهار دهه بعد از انقلاب، آن قدر این نظام سیاسی با اتکای به مردم و معنویت ریشه دوانده است که این حاشیه سازی ها علی رغم ایجاد هزینه هایی، اما توان هیچ گونه تغییری در این ریشه ها را ندارند.
للحق
- ۹۹/۰۹/۲۴