رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

در راه مرز

جمعه, ۵ دی ۱۳۹۹، ۰۹:۲۸ ب.ظ

در راه مرز

سه شنبه 25 آبان 1395 :: نویسنده : محمد طاهری

للباقی

 وقت رفتن است. وقت گذر کردن از همه آسایش و سختی های عادی روزمرگی ها، وقت نگاه کردن به جاده و فرداهاست و فراموش کردن دیروزهای مرسوم. حتی باید فراموش کرد قطره اشک روی گونه های مادر را. اضطرار خواهر را، توصیه های مراقبتی و دلسوزانه پدر را، لطف برادر را. همه را باید فراموش کرد. دعوت از فلان شخصیت و نامه برای بهمان چهره را و نقدا بی خیال درخواست های مجوز شد. دیگر به من ربطی ندارد تئوری مدیفاید اوارد برای بال سوپرسونیک. چه اهمیتی دارد فکر به سفرهای بعدی و همسفرانش وقتی این سفر تعیین کننده ترین سفر عمرم خواهد بود. خاموشی عهدی دیرینه من است و رندی پیشه پرافتخارم. چه حال خوبی است که درین سفر همه حرکات و رفتار مرا کسی می بیند که ناز کردن در مقابلش را عمری در آرزوهایم دنبال می کردم. در بین این همه جمعیت او مرا هاشور زده می بیند و می پاید و ناز کردن هایم را با گوشه چشم نظاره می کند. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ... 

در راه مرز

25 آبان 

 للحق

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی