مثلا 16 آذر ما
پنجشنبه 18 آذر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
مثلا امروز، روز ما بود! نه گلی نه شیرینی نه شربتی نه اصلا تبریکی. از صبح که درگیر کارهای انجمن بودم. بعد از ظهر هم جلسه مجمع مشورتی انجمن را داشتیم. ساختاری خودساخته و اما مصلحتا مفید! البته چیزهایی فهمیدم مفیدتر. چرا بعضی ها این قدر اعتماد به نفس دارند؟! عده ای هم به گمانم اصلا نمی خواهند حرفی گوش کنند و فقط دوست دارند بگویند و اظهار خیلی فضل کنند و عده ای هم دمشان گرم ست و ساکت اند! و من از ساکتین البته ناراحتم!! بعد مجمع درگیر این محمود صادقی شدیم. برنامه ای که یک هفته ای ما را درگیر کرده. تا همین دو هفته پیش بغالی سر کوچه شان به زور می شناختش، الان تبدیل شده به یک چهره رادیکال اصلاحات. چه گرد و خاکی امشب راه انداخته بود. از توهین وقیحانه اش به رییس قوه قضاییه تا آن "میر ما" و "سید ما" گفتنش. جو گیر شده نه این جوری ها؛ دارد تخته گاز می رود، فردا میشود یکی مثل مجلس ششمی های دیگر. داغ این مسعود رضایی نماینده شیراز را کجای دلم بگذارم! تا دیرموقع داشتیم کارهای رسانه ای برنامه امشب را با دوستان انجام می دادیم. می خواستم دفتر انجمن بخوابم اما آمدم خانه. حسابی خسته ام و نوشتن بیانیه می رود برای فردا. جلسه آزاداندیشی فردا هم به خاطر خودشان لغو شد. این هم از 16 آذر ما! تا باد چنین بادا ...
للحق
- ۹۹/۱۰/۰۶