رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دغدغه های شیرین

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۳۱ ب.ظ

دغدغه های شیرین

چهارشنبه 13 بهمن 1395 :: نویسنده : محمد طاهری

للباقی 

صبح، جلسه چند نفری خودمان بود برای آینده آزاداندیشی. ظهرش هم جلسه کمیته آزاداندیشی داشتیم. مواردی باید در جلسه مطرح می شد و مثلا تصویب می شد. از این جلسات فرمایشی اما لازم. می خواستیم سریع برویم روی اصل بحث و سوالات بچه ها که وقت نشد.

 در جهاد صحبت های دو و چند نفره در خصوص اتحادیه و روندهایش خیلی جدی ست و بخش مهمی از زمان ما را می گیرد. مثلا همین بحث شورای راهبردی اتحادیه.

 این روزها وقتی حرم می روم با سنگینی می روم. تو می دانی چرا. بگذریم.

 بعد نماز با بچه ها رفتیم خرید. بعدش هم اشترودل زدیم. خیلی کارها هست که باید انجام می دادم اما وقت، اجازه نمی داد. شام که خوردیم رفتیم جلسه آزاداندیشی با بچه های یاسوج و شیراز. کارهای روزانه خسته ام کرده بود اما حسابی انگیزه داشتم برای این جلسه. چون دنبال جا انداختن آزاداندیشی هستیم و ایمان داریم که عملا برای داشتن جامعه ای فرهیخته، نیاز حیاتی به این مقوله داریم. به فکر آینده کمیته هستم و باید رفقایی از بچه های خودمان برای این کمیته تربیت شوند. جلسه خوبی بود و بحث های خوبی شکل گرفت. بعضی از این دوستان ما ظرفیت و دغدغه های بزرگی دارند؛ در جنس آرمان خواهی شان شبیه به هم هستیم؛ ای کاش بیشتر عملیاتی می شدند، آن وقت واقعا حرکت های بزرگی می تواند اتفاق بیافتد.

 شب با ناراحتی خوابیدم... .

 روز ششم/آزاداندیشی/شورای راهبردی/دغدغه های شیرین 

للحق

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی