استاد دل سوز
یکشنبه 1 اسفند 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
Dear Mr. Taheri
That is indeed very kind of you to distribute the attached interview with potential audience who are taking part On Monday's gathering.
My sincere thanks for your kind consideration
در روزگاری که بی منت کار کردن و احترام و دل سوزی سکه گمشده روابط های اجتماعی ست، هستند کسانی که بی منت همراهی می کنند. این روزها اگر دل بسوزانی، متهم می شوی، اگر احترام بگذاری ساده تلقی می شوی، اگر بی توقع کار کنی گیج خوانده می شوی؛ اما باز هستند کسانی که بی توقع کار می کنند و دل می سوزانند و احترام می گذارند. سپاس از پروفسور عزیز که علی رغم مشغله های متعدد از سر درد و دلسوزی حسابی برای کار ما وقت گذاشت؛ شنیده ام که او را خیلی از دانشجویان و همکارانش نمی فهمند؛ آن روز چه قدر برایم درد دل کرد. معلوم ست. وقتی کسی آدم را نفهمد حسابی دلش می گیرد. این مدت با خیلی از سیاسیون در ارتباط بودم. کدامشان به اندازه این استاد ساده دانشکده مهندسی برای حرف و سخنش دل می سوزاند؟!
للحق
- ۹۹/۱۱/۰۷