تضمینی زندگی کردن
للباقی
مشکل، ما نیستیم؛ مشکل، قواعد عمومی جامعه ای پلشت و بی قاعده ای ست که می خواهد برای آینده تضمین بدهی!!! تضمین بدهی که چه؟! تضمین بدهی که از پس حیوانیت زندگی به معنای تمام، در حد یک حیوان خوب و نجیب برمی آیی!
نه قواعد عمومی جامعه می فهمد و نه آنانی که میخواهند تابع این قواعد عمومی باشند می فهمند که عزیزجان! تضمین آینده، مترادف است با لختگی و روزمرگی و افیونی زندگی کردن! آدمی که تضمین می دهد، دنائت تکرار را به شرافت تغییر، ترجیح می دهد؛ در زندگی مختصر چند روزه زیر بار سنگین ترین قرض ها یعنی تضمینی زندگی کردن می رود؛ و دست آخر بعد از عمری خرحمالی می بیند فقط برای دیگران زندگی کرده است.
شاید آنانی که تضمینی هستند، زندگی بکنند ولی حتماً زندگانی نمی کنند. و زندگانی کردن از نظر من مترادف است با ساختن قواعد خود نه پیروی از قواعد برساخته دیگران ... .
بعدالتحریر1: قواعد عمومی جامعه لزوماً عرف نیست.
بعدالتحریر2: این قواعد عمومی جامعه، استعداد و خلاقیت های خیلی از جوانان را له می کند! برای این که نسلی بی انگیزه و بی خلاقیت و پژمرده نداشته باشیم راهی نداریم جز این که اجازه بدهیم جوانان، قواعد زندگیشان را با توجه به فکر و استعداد و خلاقیت شان خودشان بنویسند؛ شکست شان هم صد شرف دارد به تضمینی زندگی کردن!
للحق
- ۰۰/۰۱/۰۵