رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

میلاد عصمت الله الاکبر

يكشنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۳۵ ق.ظ

للباقی

بی شک امروز یکی از خوشحال ترین روزهای زندگیم است. روز میلاد کسی که عاشقانه دوستش دارم و نمی دانم او آیا اصلاً مرا به اندازه ذره ای قبول دارد یا نه. 

بعدالتحریر: با خودم عهد کردم امروز اگر کسی چیزی از من خواست نه نگویم و تا سر حد توانم برآورده ش کنم؛ یک آن به خودم آمدم گفتم وقتی من حقیر که از معرفت هییییییییییییییییییچ بویی نبرده ام چنین می گویم، خدای متعال و اهل بیت امروز چه می کنند؟! این جا بود که فهمیدم از این خوبان، کم خواستن بی هنری ست.

 

تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من

سال ها شد که منم بر در میخانه مقیم

للحق

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی