رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

کتاب اینک شوکران( شهید منوچهر مدق)

سه شنبه, ۱۶ فروردين ۱۴۰۱، ۰۹:۵۸ ب.ظ

للباقی

هیچ ارزش اصیلی در این دنیا نیست که رسیدن به آن، عیان و مکشوف باشد. عشق، آن گوهر اساسی نیز در لایه های سختی درهم پیچیده شده است و برای رسیدن به این گنج می بایست خروارها خاک و خاشاک را از سر راه برداشت. و این مظهر اسم غیرت خدا ست که تحفه هایش را از دست نامحرمان با سختی و مشقت دور می کند.

از همین سو ست که خیلی از زیبایی های اصیل، ظاهری سخت و نا زیبا دارند!

کتاب اینک شوکران( شهید منوچهر مدق) را می خواندم؛ یک عاشقانه ساده و زیبا که خواندنش فقط آسان ست؛ یک عاشقی ای توأم با سختی های بسیار؛ آن چنان این ریشه عاشقی قوی می شود که پای رفتن شهید را لنگ می کند تا آن سو که خانم ش رضایت می دهد و در آغوش او جان می دهد.

چیز دیگری که نظرم را جلب کرد آن دوره سخت بعد از جنگ برای رزمندگان و خانواده هایشان است؛ آن زمان که آدم های جنگ وارد مرحله جدیدی می شوند؛ نه کسی آن ها را می شناسد و نه آن ها کسی را! درست همان زمان هایی که درجه دادن ها آغاز می شود و برای دیدن یک همپیاله، باید از صد تا در رد شوی و با ده تا منشی هماهنگ کنی.

ابتکار نویسنده در متن که گاهی راوی را عوض می کرد هم جذاب بود.

بعد التحریر: عشق یک فهم اختصاصی ست؛ و به گمانم آب عشق، با عیان و آشکار و عموم، در یک جوی نمی رود! و وای به امثال منِ ظاهرگرای عوام پرست ... .

للحق

 

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی