عهد با مادر حسین (ع)
للباقی
شام شهادت حضرت زهرا (س) است؛ باران زیبایی می بارد و حالم شبیه هیچ حال ایام اخیر نیست؛ حالم، حال تازگی ست ... .
نشسته ام و فکر می کنم به دیروز و امروز و همه آنچه به سبب وجود نازنین حضرت زهرا (س) رقم خورد: توفیق های حواله ای، حال حواله ای و از همه مهم تر عهد حواله ای ... . عهدی که می تواند تا ابدیت امتداد داشته باشد و با یار همراه، آنچنان تمرین و تکمیل شود که چون خوبان و اولیای الهی نه حزنی از گذشته بماند و نه خوفی از آینده.
و مگر نه این است که به قول سیدمرتضی: ``غایت خلقت جهان، پرورش انسانهایی است که در برابر شدائد بر هرچه ترس و شک و تردید و تعلق است غلبه کنند و حسینی شوند.``
و ما اینک با مادر حسین(ع) عهد بسته ایم... .
عهدی که به گمانم از شروعش جلوه ای از `اطمینان` برایم تجلی کرده است. و با خودم غرق در فکرم که اگر این ذره از اطمینان این چنین دل آدم را قوی می کند پس نفس مطمئنه دیگر چه وجودی است!!!
مادر جان! بانو و همه کاره عالم: با همه ضعف ها و ضیق وجودی خود، به شما که سعه وجودیتان ملک و ملکوت را پر کرده است متوسل شده ایم و خدا را گواه می گیریم که وجودمان را برای شما میخواهیم. بر ما نظری کنید که از خاک، کیمیا شویم و درین مسیر عاشقی، خوش بخت.
با کریمان کارها دشوار نیست ... .
۶ دی ماه ۱۴۰۱ . شهادت حضرت زهرا (س)
محمد و واصل
للحق
- ۰۱/۱۰/۰۶