رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دلتنگ بین الحرمین

پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۲۷ ب.ظ

دلتنگ بین الحرمین

جمعه 18 فروردین 1396 :: نویسنده : محمد طاهری

للباقی

کاش درین شب جمعه با همین حال حیرانی، بین الحرمین بودم. باز حیران می شدم بین "دو"؛ قدم می زدم و زمزمه می کردم و شاید تشر می زدم به خودم! کنار همین شکوفه های بهارنارنج درخت حیاط خانه، سلامی می دهم به حضرت ارباب...

آیلین که الان حدودا 17 ماهه ست تازگی ها غریبیش را با من کنار گذاشته و می آید در بغلم و کلی با من می خندد و نمک می ریزد. با ریش هایم بازی می کند و گاهی بدش نمی آید همین چند نخ موی عمویش را هم از ریشه بکند! عشقش این ست که بلندش کنم و در ارتفاع با او بازی کنم؛ شاید او هم هوایی بشود! لطافت دخترانه و نمک صورت و خنده شیرین و متانتش مستدام! ( متانت بچه 17 ماهه سخت ست تشخیصش انصافا!!! )

امروز اولین روز آخرین چله شورای مرکزی مان ست. با دو نیت؛ یکی مثل سابق و دیگری که لطف خاصی دارد. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ...

للحق 

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی