رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

قبول

پنجشنبه, ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۰۴ ق.ظ

للباقی

تا `قبول` نشود بالا نمی رود ... .

بیا به `قبولی` فکر کنیم؛ می دانم سخت است و شاید طاقتش را نداشته باشیم؛ اما مگر راه دیگری هست؟!

اگر `قبول` نشود به گمانم هبط می شود؛ و وقتی هبط شد یعنی از دست رفت؛ یعنی نرسید؛ یعنی بالا نرفت؛ یعنی راهی به ابدیت پیدا نکرد؛ یعنی زجر و رنج سفر کشیدی اما به مقصد نرسیدی؛ یعنی معشوق ت راضی نشد؛ یعنی معشوق ت در تو آن ظرفیت لازم را ندید؛ یعنی نتوانستی به معشوق ت نزدیک تر شوی؛ یعنی حسرت؛ یعنی کوچک ماندن؛ یعنی ماندن در همین مرحله و قفل شدن مراحل دیگرِ دیدنِ معشوق و نچشیدنِ لذتِ بیشترِ بودنِ با معشوق ... .

گیرم در این برهوت اعمالم، اصلا یک کار خوبی کردم! از کجا معلوم قبول شود؟!

وقتی زینب در بزم حسین(ع) برای خدا دامن تکاند، شاید مهم ترین دغدغه اش `قبولی` بود که فرمود: •اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَان•

خدایا از این که می فهمم چه قدر راه رسیدن به تو و نزدیکی به تو و دیدنت، دشوار است هم حس اشتیاق و رجا دارم و هم حس بیم و خوف!

و می دانم که درین مسیر، ناامیدی، کفر و بزرگترین گناه هست؛ پس عاشقانه سمتت می آیم و تو اعمال مرا قبول کن!

راستی خودت در دعا گفته ای کم نخواهیم! 

آهسته می گویم حالا میشود ما را به قبولِ ذات برسانی؟!!

للحق

 

  • محمد طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی