وقت نکرده ای دیوانه
چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۱۲ ب.ظ
شنبه 9 اردیبهشت 1396 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
...
- این قدر درهم و مچاله! چرا حضرت والا؟
- باورش برایت سخت ست؛ نمی گویم.
- من از این سخت تر هایش را که با یک نگاهت فهمیده ام.
- این را هیچ وقت نفهمیدی. سال هاست وقت نکرده ام خودم را دوست داشته باشم!
- اوهومممممم
- نگفتم این را نمی فهمی!
- خنده ام از اینست که سال ها چه طور زندگی می کرده ای؟
- عالی، خیلی خوب. فقط همین یک چیز را کم داشتم.
- گمان می کنی خودت را دوست نداشته ای! تو به این خودشیفته ای!
- نه این که دوست نداشته باشم؛ اما وقت نکرده ام وقت بگذارم برای دوست داشتن خودم.
- آقا سر شما احیانا به جایی محکم نخورده؟! غاطی می زنید!
- از تو نشنیده بودم دیوانه ام که شنیدم!
- ولی چرا واقعا من نفهمیده بودم؟!
....
للحق
- ۰۲/۰۳/۱۷