رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

۳۰
دی
۰۰

 

 

للباقی

صورتش برق می زد؛ موهایش مثل حریر، لطیف بود و همه را داده بود یک طرف و مقداریش هم بر پیشانی ش ریخته بود؛ عطر مخصوصش همه جا را بهار کرده بود؛ روی ریش هایش، رطوبت آب وضو، شبنم زده بود؛ و نگاه نافذش آن چنان به اعماق وجودم نفوذ می کرد که دلم می خواست حرف های مگو یم را بی محابا سر زبان بیاورم.

لبخند شیرینی هم روی لب هایش موج می زد؛ موهای پیشایش را کنار زدم و پیشانیش را بوسیدم و سخت بغلش کردم.

گفتم: خیلی خسته ام؛ آن قدر خسته که حوصله خودم را هم ندارم. 

لبخند زد و انگار می خواست بگوید معلوم است!

گفتم: بریده ام؛ تسلیم شده ام؛ دیگر نمی توانم. 

لبخند زد و انگار می خواست بگوید خیلی عجولی!

گفتم: من دیگر با خودم درگیر نیستم؛ دیگر طاقت هیچ محاجه ای را ندارم حتی با خودم.

لبخند زد و انگار می خواست بگوید آفرین!

گفتم: برای منِ نو مسلمان، ابتلای آدم های کهنه ایمان، عدالت است؟

لبخند زد و انگار می خواست بگوید تو هیچ چیز نمی دانی!

 

اشک در چشمانم حلقه زده بود؛ بی اختیار اشک می ریختم و او با اختیار لبخند می زد.

 

 

گفتم: می ترسم با همین حال نزار، تمام شوم.

لبخند زد و انگار می خواست بگوید تمام شو ... .

 

گفتم: متی نصرالله؟!

لبخند زد و انگار رفت ... .

 

للحق

 

  • محمد طاهری
۲۶
دی
۰۰

للباقی

تصادف برازجان، خیلی عینی نشان داد که ثانیه ها و کسری از ثانیه ها چه قدر اهمیت دارند؛ می توانست آن ثانیه ها، به یکباره همه چیز را دگرگون و هجم عظیمی از غم را بر سر چند خانواده خراب کند؛ برای آن ثانیه ها یک شکر مستمر لازم است؛ الحمدلله کما هو اهله.

راستی چه رابطه ای بین غم و ثانیه ها وجود دارد؟ کدام شادی عظیم می تواند در عرض چند ثانیه رخ دهد؟

للحق

  • محمد طاهری
۱۶
دی
۰۰

 

 

للباقی

قبر بی نشان مادرمان حضرت #زهرا (س) یک مبارزه تاریخی و راهبردی تا ظهور حضرت ولی عصر (عج) است؛ #فاطمیه مجال خوبی ست که هر سال این مبارزه استراتژیک را بازخوانی کنیم و از عمق جان، به نگاه راهبردی مولایمان امیرالمومنین علی(ع) و مادرمان زهرا(س) افتخار کنیم.

 

تو از قلب #علی دلباز‌تر قبری نمی‌خواهی

از اول بوده‌ای در بهترین جای جهان پنهان

 

تو جان حیدری ـ یعنی دوتایی یک نفر هستید

پس او خود را درون خاک کرده نیمه جان پنهان

 

بجز لاهوت هرجا دفن شد کوثر چنان باشد

که دریا را کنی زیر حباب استکان پنهان

 

 

و هجده سالگی پایان جریانت نخواهد بود

شدی چون خون به رگ‌ها، زیر جریان زمان پنهان

 

للحق

  • محمد طاهری
۱۵
دی
۰۰

للباقی
هیچ چیزی در عالم بیرون، برای ما اصالت ندارد و کٱلعدم است؛ انگاری چیزی نبوده و نیست و نخواهد بود.
پروردگار عالم که رب است و مربی، عالم بیرون را برای زمینه سازی تربیت ما آفریده ست و با این حساب، دردها و غم ها و راحتی ها و شادی های عالم بیرون، همه سراب است ... .
عوالم بعد از این دنیا، تجلی بیشتری از عالم درون ما است؛ ماییم و یک ابدیت تجلی عالم درون مان... .
بعدالتحریر: این روزها عصرِ غوغای عالم بیرون است؛ انسان امروز، به بیرونی ترین عالم ها تبعید شده است؛ و انسانی چنین تبعیدی، اسیر ترس و تنهایی ست ... .
`یا مونسی عند وحشتی`
للحق

  • محمد طاهری
۰۸
دی
۰۰

للباقی

خیلی وقت است این سوال ذهنم را اساسی درگیر کرده:

"کف و سقف انتظار ما از خدا چه قدر باید باشد؟"

للحق

  • محمد طاهری
۰۷
دی
۰۰

للباقی

من هیچ وقت از هیچ مجنونِ دیوانه ای نخندیده ام که فردا از من کسی بخندد. 

اگر فردا کسی از من خندید باکی نیست ولی یادتان باشد، دنیا جای بی عدالتی ست. 

للحق

  • محمد طاهری
۰۵
دی
۰۰

 

للباقی

اصلاً نمی توان بعضی ها را نرم نرم و یواش یواش دوست داشت؛ مهر و ملاحت شان جوری ست که باید تند تند دوست شان داشت... .

برای یک ملت، چه چیزی با ارزش تر از این که شخصیتی داشته باشند که بتوانند با هم تند تند دوستش بدارند؟!!

#حاج_قاسم

#نشانه_محبوب

للحق

  • محمد طاهری
۰۵
دی
۰۰

للباقی

دفتر دل نوشته دیگری نیز تمام شد؛ به آغاز تیر 99 و به پایان دی 1400. این دفتر نیز قطعاً یکی از خاص ترین دفترهای عمرم بود. نوشتن این دفتر با حالات مختلف روحی و در مختصات های کاملاً متفاوتی از خودم بود؛ شاید اگر این دفتری که امروز تمام شد را یک دهه پیش می خواندم، باورم نمیشد این ها را من نوشته ام! و یحتمل حدس می زدم این ها نوشته یک تبعیدی باشد... .

بلافاصله که دفتر قبلی تمام شد، دفتر جدیدی را آغاز کردم که شروعش با یک نوشته خاص همراه بود؛ به سبب آن چه درین ایام بر من رفته بود لازم دیدم که از ابتدای ابتدا بنشینم همه داشته هایم را از اول اول مرور کنم؛ ابتدایش با پرسشی از خدا آغاز شد ... .

للحق

  • محمد طاهری
۰۲
دی
۰۰

للباقی
منفعت پرستان دینی، اعتقاد مردم را می دزدند.
منفعت پرستان اقتصادی، مال مردم را.
منفعت پرستان هنری، احساس مردم را.
منفعت پرستان آموزشی، علم مردم را.
منفعت پرستان پزشکی، سلامت مردم را.
منفعت پرستان قضایی، حق مردم را.
و منفعت پرستان سیاسی، همه را با هم می دزدند!
و عذاب الیم آن جایی ست که منفعت پرست سیاسی نادان! قدرت بگیرد؛ مسلمان نشنود کافر نبیند... .
للحق
#منفعت #سیاسی #نادان

  • محمد طاهری