رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶ مطلب با موضوع «اجتماعیات» ثبت شده است

۲۲
مرداد
۰۱

للباقی

 

همین که وارد سوله می شوی حالت تغییر می کند!

صدای گردش غلتک ها و سایش چرخ دنده ها و غرش کاتر ها عذابت که نمی دهد هیچ، کیف هم می کنی! 

شعف آور است که همه کارکنان کارگاه، خانم هایی هستند که از بد روزگار هر یک دچار دردی شده اند و درین زندگی پر چرخ، به نوعی گرفتار آسیبی اجتماعی شده اند؛ یا بی سرپرست یا بد سرپرست یا زندان رفته یا فراری از خانه و ... .

رئیس هیئت مدیره خیریه کارآفرینی می گوید:

وقتی حضرت آیت الله حائری(ره) تشریف آوردند این جا به ما گفتند شما کارآفرینی راه نیانداخته اید، شما `نورآفرینی` راه انداخته اید!

لذت می برم از این حکمت و زیر لب مرحبا می گویم به آن حکیم غریب.

می دانم که اعضای هیئت مدیره خیریه پولی برای خود برنمی دارند و همه وجه همت شان اشتغال است برای این خانم ها؛ می شود با کمی محاسبه بفهمی چه قدر هزینه سربار کم است و چون همه زنجیره از مواد اولیه تا چاپ و دوخت و فروش در یک چرخه خیریه است قطعا قیمت تمام شده پایین است؛ اصلا گیرم بالا هم باشد! به جای آنکه برود در جیب فلان آقازاده فربه، می رود در جیب خیریه ای با عرضه و این کاره؛ می شود دست مزد و دست رنج این خانم های شریف، که با عزت کار می کنند و نان عرقی که می ریزند را شب می برند سر سفره شان؛ می شود کار برای این خانم هایی که دست روزگار از آن ها خواسته مثل مرد کار کنند و حکماً کار جوهره آن ها هم شده است!

با خیال آسوده، بدون این که نیاز باشد چانه بزنی و یا در دل، نگرانِ قیمت تمام شده محصولت باشی راحت می توانی یک میلیون کیسه قرارداد ببندی و دلت روشن شود به این که به قول حاجی مغربی کمک کرده ای نور این خیمه حضرت زهرا(س) بیشتر شود.

مرحوم حائری آخر بازدیدش گفته بوده: حالی که این جا پیدا کردم در نماز شب و شب قدر هم پیدا نکردم.

حق گفته آن پیرمرد حکیم. 

می دانم برای آن که با قواعد ریاضی می خواهد منطق کسب و کارها را تحلیل کند، در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، تولید، دیوانگی است و سود در دلالی است و تمام! اما برای آن که دنبال نور می گردد، کاری مثل این خیریه کارآفرینی از بهترین منبع های تولید نور است ... .

 

للحق

 

 

  • محمد طاهری
۱۷
تیر
۰۱

للباقی

پای منبر مرحوم آقای حائری شنیدیم:

ما امر به `واجب` نداریم

امر به معروف داریم

ما نهی از `حرام` نداریم

نهی از منکر داریم

 

بعد می‌فرمودند:

هر واجبی، معروف نیست؛ معروف، واجبی ست که جامعه و مردم به خوب بودن آن رسیده اند. مثلا امر به علم یا امر به هنر یا امر به ورزش امر به معروف است چرا که مردم به خوب بودن آن اعتقاد دارند. 

هر حرامی، منکر نیست؛ منکر، حرامی ست که جامعه و مردم به بد بودن آن رسیده اند. مثلا نهی از مواد مخدر نهی از دزدی نهی از بی عدالتی، نهی از منکر است چرا که مردم به بد بودن آن اعتقاد دارند.

هنر این است معروفیت معروف و منکریت منکر را احیا کنیم.

 

 

آیا دستگاه ها و مراکز علمی و ارگان های متعدد فرهنگی، اندیشه ای، رسانه ای درین سال ها توانسته اند حجاب را از واجب به معروف تبدیل کنند که امروز دستگاه های قهریه وارد عمل شده اند؟! 

 

للحق

  • محمد طاهری
۰۷
تیر
۰۱

للباقی

چند خط مردانه در پیشانیش افتاده بود و با چهره ای درهم چنان محکم حرف می زد که کلمه به کلمه ش مثل پتک روی سرم خراب میشد:

 

- دارم صبح تا شب جون می کَنَم و دو شیفت مثل خر کار می کنم؛ از کله سحر تا نصف شب؛ با مدرک مهندسی، سر برج ده تومن درمیارم. گیرم هیییچی نخورم نه خودم نه زن و دو تا بچم، گیرم اجاره ندم، گیرم بچه هام مدرسه نرن، گیرم هیچ مهمونی نیاد و هیچ مهمونی نریم و هیچ لباسی هم نخریم، گیرم هیچ خرج دوا و درمون نکنیم؛ اصلاً همه ده میلیون ماهیانه م هم ذخیره کنم، به عبارتی میشه سالی ۱۲۰ میلیون. الان صاحب خونه ام ۱۵۰ تومن گذاشته روی رهن خونه! جایی سراغ داری فرار کنم؟!

 

وارفتم. 

چند لحظه ای فکر کردم و خیلی آرام گفتم: میای کلاغ پر؟!

مجال ندادم بهت ش ادامه پیدا کند و انگشت اشاره دست راستم را گذاشتم روی زمین:

- کلاغ پر

- گنجشک پر

- خانه. پر

- غذا. پر

-اعتقاد. پر

- ایمان. پر

 

فقط مات نگاهم می کرد؛ آخر سر یک آهی کشید و انگشت زمختِ کار کرده ش را گذاشت روی زمین:

- کاش همه دنیا. پر

 

للحق

  • محمد طاهری
۰۳
تیر
۰۱

للباقی

 نه سلام فرمانده ها، دماسنج جامعه هستند و نه نوجوانان بلوار چمران شیراز؛ نه این ها اکثریت جامعه را تشکیل می دهند و نه آن ها. 

اما `نوع مواجهه` با سلام فرمانده ها و نوجوانان بلوار چمران شیراز می تواند دماسنج باشد و شاخصی را نمایان کند.

دماسنج مسئولین فرهنگی:

اگر نیک بنگریم نه سلام فرمانده ها و نه نوجوانان بلوار چمران شیراز هیچ کدام برخاسته از ایده پردازی ها و ریل گذاری های فرهنگی نیستند! حکماً برخاسته از فرهنگ هستند اما برخاسته از نظام سازی فرهنگی نیستند. سال هاست که متولیان فرهنگی، از فرهنگ غالب عقب افتاده اند و رسماً دست شان از جریان سازی فرهنگی کوتاه هست. نظیر سلام فرمانده نیز خارج از قاعده آنان شکل گرفت و گرنه متولیان فرهنگ سال هاست آدم زمانه خودشان نیستند.

دماسنج مسئولین سیاسی:

این که گمان کنیم سلام فرمانده ها اکثریت جامعه ایرانی هستند و نوجوانان بلوار چمران شیراز یک سری اقلیت هنجارشکن و اجیر شده مغرضین، همان برفی ست که برخی از مسئولین سیاسی سرشان را در آن فرو کرده اند. مثلاً صدا و سیما جوری وانمود می کند که اکثریت کشور سلام فرمانده ها هستند و اثری ولو اندک و ناچیز از طیف نوجوان بلوار شهید چمران شیراز را در رسانه ملی نمی بینم و به عبارت دقیق تر به رسمیت نمی شناسیم.

دماسنج جامعه ارزشی:

این که جامعه ارزشی از دیدن نوجوانان بلوار چمران شیراز این چنین از تعجب در حیرت اند و ندای وااسلاما سر می دهند نشان می دهد از کف جامعه و مناسباتش رسماً بی اطلاع اند و این بی اطلاعی منجر به قضاوت های ناصحیح و توقعات غیر واقع بینانه از جامعه می شود! و آن ها را یا زیاده خوش بین می کند و یا زیاده بد بین!

 

دماسنج همه جامعه:

هم سلام فرمانده ها بخشی از جامعه هستند و هم نوجوانان بلوار چمران شیراز. با این تفاوت که برای سلام فرمانده ها هم نظام سیاسی داریم، هم رسانه و تریبون داریم، هم بودجه های هنگفت اندیشه ای و فرهنگی داریم، هم مدرسه هم هیئت هم فرهنگسرا و ... داریم؛ و برای نوجوانان بلوار چمران شیراز هیچ نداریم. و این هیچ نداشتن خطرناک است. 

تاریخ نظام های سیاسی نشان داده هیچ چیز خطرناک تر از ندیدن برخی از جامعه و به رسمیت نشناختن شان نیست. 

 

دمای این روزهای جامعه، از حد عادی گذشته است؛ و امکان فعال شدن گسل های فرهنگی سیاسی اعتقادی در جامعه زیاد است. درین زمانه باید بیشتر با هم حرف بزنیم و گفت و گو کنیم؛ خاصه با نوجوانان بلوار شهید چمران شیراز ها ... .

 

للحق

 

  • محمد طاهری
۱۰
ارديبهشت
۰۱

للباقی

وقتی آرزوهایت خیلی بزرگ شد، خیلی بزرگ تر از دنیاهای مرسوم دیگران، طبعاً غریب می شوی و مظلوم. حتی اگر میان آدم هایی باشی که مثل تو دنبال حقیقت اند. مرحوم #نادر_طالب_زاده آرزوهایش خیلی بزرگ بود و چیزهایی از انقلاب اسلامی برای فضای بین الملل می خواست که هیچ شباهتی با دنیاهای مرسوم دیگران و آرزوهایشان نداشت. 

و این غربت، خصلت همه آرمان خواهانی ست که دنیا، طاقت آرزوهایشان را ندارد.

و شاید باارزش ترین توشه برای عالم باقی، همین `غربت` باشد.

به حق `غربت`ش بر سفره حضرت اباعبدالله(ع) مهمان شود‌.

للحق

  • محمد طاهری
۱۲
فروردين
۰۱

للباقی

به گمانم این روزها باید بیشتر از اکنون، درباره گذشته حرف بزنیم؛ باید برگردیم به روزهای پیش از بهمن 57؛ باید برگشت به خرداد 42؛ و درست برگشت به کشف الأسرار. و اگر حوصله داشتیم سری به مشروطه بزنیم و تنبیه الامه و تنزیه المله! 

43 سال از یک اتفاق بزرگ سپری می شود؛ نه روزهای پیش از انقلاب یا روزهای اوایل انقلابیم که صرفاً از آرزوهایمان بگوییم نه عمر زیادی از انقلاب گذشته که صرفاً حسرت بخوریم.

باید مرور کنیم و از آرزوهای آن زمان ها حرف بزنیم؛ ببینیم چه قدر آن آرزوها واقعی بوده اند چه قدر آرمانی؛ آن آرزوها را در بستر اقتضائات تاریخی و مناسبات جهانی و تطور زمانه نگاه کنیم و به جای آرمانی قضاوت کردن، واقعی قضاوت کنیم.

من نمی دانم اگر بر فرض میزگرد آزاداندیشی امروز شکل بگیرد و از حضرت امام و حضرت آقا و حلقه یارانشان مثل شهید مطهری و شهید بهشتی در جلسه باشند تا علی شریعتی و محمدباقر صدر تا مرحوم نائینی و شیخ فضل الله و بخواهند در مورد امروز صحبت کنند، چگونه قضاوت می کنند؛ ولی حتم دارم اقتضائات تاریخی و مناسبات جهانی  و تطور زمانه، باعث بشود برخی از نگاه ها و آرزوهایشان تغییر کرده باشد.

اما به گمانم از این که نخ تسبیح همچنان محفوظ مانده است، همگی اتفاق نظر داشته باشند.

نخ تسبیح، نظامی بر پایه خواست و اراده مردم است که با عقلانیت اسلامی دنبال عدالت و آزادی و استقلال و بسترسازی برای تشکیل حکومت اسلامی و انسانی و الهی است.  

اگر این روزها حالمان خوش نیست، به خاطر این ست که سرمایه اجتماعی این انقلاب دارد لطمه جدی می بیند. "خواست و اراده و ایمان مردم، حتّی بالاتر از این، عواطف آن‌ها، پایه‌ی اصلی حکومت است. این نظر اسلام است و ما هم به همین معتقدیم." این جمله راه بر نظام است؛ در نظامی که حتی باید محافظ عواطف مردمانش باشد، این حجم از بی هنری و بی تدبیری در مقابل عواطف و خواست مردم توسط یک سری مسئول جاهل و خائن، عمیقاً نگران کننده ست و حال همه مان را ناخوش می کند.

باید احساس خطر کرد از این مسئولان جاهل و خائن که آرزوهای تاریخی ما را نشانه گرفته اند. در همین روز جمهوری اسلامی باید بلند فریاد زد که هر صدایی در مقابل اراده و عواطف مردم باشد صدای ضد انقلابی است و صدای انقلابی، درست صدای مردم است.

به امید حفظ و تأیید این نخ تسبیح تا ظهور ولی عصر(ارواحنا فداه).

للحق

 

 

  • محمد طاهری