رندان خاموش

للباقی

اصلِ قصه من با تو با "إسمع و إفهم" تازه شروع می شود ... .

ر.خ

بعدالتحریر: هیچ وقت مایل نبوده ام نوشته هایم را در جاهایی منتشر کنم که مخاطبش بی آن که نیت کرده باشد مطالب م را بخواند. البته مطالب عمومی را در فضاهایی چون اینستاگرام و ... می گذارم اما مطالب دل نوشته ام حرمت دیگری دارند ... .

للحق

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

۲۸
فروردين
۰۱

للباقی

از عالم صنعت و مهندسی آموخته ام که باید در بخش های حیاتی سیستم، مدیریت ریسک کنی و شدیداً اعتمادپذیری را بالا ببری؛ به عبارت دیگر آن چنان ضریب اطمینان را بالا ببری که احتمال خطر به صفر میل کند؛ و این یعنی هزینه بیشتر و پذیرش این نکته مهم که علی رغم این که ممکن ست سیستم با همین وضعیت هم جواب بدهد اما تو سیستم را ایمن تر کن؛ و این یعنی دل نبستن به واقعیات؛ و این یعنی بیمه کردن واقعیات؛ و این یعنی برای هدفی بالاتر، ذبح کردن علاقه کوچکتر؛ و این یعنی فاصله گرفتن از لبه های پرتگاه و آسوده زیستن؛ و این یعنی کنترل هیجان و احساسی نشدن؛ و این یعنی پذیرش اقتضای صنعت، اقتضای اقتصاد و اقتضای دنیا.

و امروز باورم نمی شود که این چنین یک مرتبه ای تمام شود!!

رب ادخلنا مدخل صدق و اخرجنا مخرج صدق، و جعلنا من لدنک سلطانا نصیرا

للحق

  • محمد طاهری
۲۶
فروردين
۰۱

للباقی

می ترسم؛ می ترسم از این که در عالم باقی، بعضی از جاها اذن ورودم ندهند به خاطر این که طهارت لازم را ندارم. 

خدایا پاکم کن و خاکم کن.

للحق

  • محمد طاهری
۲۳
فروردين
۰۱

للباقی

چرا اینقدر سخت می گیری؟! مگر این دنیا قرار ست چه قدر طول بکشد؟! مگر نه لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا؟! کل این عالم مگر بیشتر از شبی تا صبح یا روزی تا غروب است؟! 

چرا اینقدر سخت می گیری؟! قرار ست چه اتفاق خارق العاده و چه اعجازی رخ دهد درین زندگی که برای آن ارزش دارد این همه سخت بگیری و خودت را عذاب بدهی؟! 

چشمانت را ببند؛ ذهنت را خالی کن؛ و به زیبایی هایی که دیده ای فکر کن. از خنده های شیرین یک بچه، از بوی ریحان کنار نان و پنیر، از عاشقانه های یک مادر خوش قلب، تا دلدادگی آن جوانک حواس پرت، تا قهقهه یک پیرزن بی دندان، تا گاز گرفتن سر انگشت ت توسط یک مورچه! 

همه این ها محصول `سادگی` است؛ سادگی ست که حال را خوب خوب می کند با کمترین بهانه ها. قبول نداری دشمن سادگی، سخت گرفتن ست؟!

آتش زدن همین سادگی ها و زیبایی ها به امید چه اتفاقی در آینده میارزد؟! 

بس کن! به خدا هیچ چیزی ورای این سخت گرفتن ها نیست جز تباهی عمر و جوانی و زیبایی. 

پیشتر به تو گفته بودم: عشق، برفی ست که تنها بر زمین سادگی می نشیند. 

منتظرت هستم؛ بیا

للحق

 

  • محمد طاهری
۲۳
فروردين
۰۱

للباقی

گاهی شکر نعمت، در نعمت می ماند و به شکر منعم نمی رسد. و این باعث حسن ظن به نعمت می شود و گاهی به حسن ظن به منعم نمی رسد.

خاک بر سر من برای همه لحظاتی که اندکی حسن ظن م به تو کم شد ای عزیزترینم... .

للحق

  • محمد طاهری
۱۶
فروردين
۰۱

للباقی

هیچ ارزش اصیلی در این دنیا نیست که رسیدن به آن، عیان و مکشوف باشد. عشق، آن گوهر اساسی نیز در لایه های سختی درهم پیچیده شده است و برای رسیدن به این گنج می بایست خروارها خاک و خاشاک را از سر راه برداشت. و این مظهر اسم غیرت خدا ست که تحفه هایش را از دست نامحرمان با سختی و مشقت دور می کند.

از همین سو ست که خیلی از زیبایی های اصیل، ظاهری سخت و نا زیبا دارند!

کتاب اینک شوکران( شهید منوچهر مدق) را می خواندم؛ یک عاشقانه ساده و زیبا که خواندنش فقط آسان ست؛ یک عاشقی ای توأم با سختی های بسیار؛ آن چنان این ریشه عاشقی قوی می شود که پای رفتن شهید را لنگ می کند تا آن سو که خانم ش رضایت می دهد و در آغوش او جان می دهد.

چیز دیگری که نظرم را جلب کرد آن دوره سخت بعد از جنگ برای رزمندگان و خانواده هایشان است؛ آن زمان که آدم های جنگ وارد مرحله جدیدی می شوند؛ نه کسی آن ها را می شناسد و نه آن ها کسی را! درست همان زمان هایی که درجه دادن ها آغاز می شود و برای دیدن یک همپیاله، باید از صد تا در رد شوی و با ده تا منشی هماهنگ کنی.

ابتکار نویسنده در متن که گاهی راوی را عوض می کرد هم جذاب بود.

بعد التحریر: عشق یک فهم اختصاصی ست؛ و به گمانم آب عشق، با عیان و آشکار و عموم، در یک جوی نمی رود! و وای به امثال منِ ظاهرگرای عوام پرست ... .

للحق

 

  • محمد طاهری
۱۵
فروردين
۰۱

للباقی

 

ما سوالات خیلی مهم و بزرگ و حیاتی داریم و هر کسی که درگیر و مبتلای افیونِ روزمرگی نشده باشد این سوالات لحظه ای رهایش نمی کند.

 

و اصلاً این سوالات جنسش با همه سوالات دیگر فرق دارد؛ جوابی می شنوی و قانع می شوی اما همان لحظه تشنه تر می شوی و سوال دار تر!

 

و خودمانیم علوم رایج کجا می تواند آتش جان تو را برافروخته تر کند؟! این علوم رایج سرد کننده اند نه گرم کننده.

 

سوالاتی از هستی مان، از خودمان، از کیستی مان، از دل، از روح، از حرکت و سفر، از عشق و راهبر، از راه، از درک معنا و ... .

 

کتاب نرگس عاشقان دکتر نیری، کتاب خوبی بود در خصوص توضیح مبانی محوری عرفان اسلامی. در بین کتاب هایی که درین حوزه خوانده بودم هم جامع تر بود هم روان تر. از آن دوست عزیزی که معرفی کرد هم سپاسگزارم!

 

می دانم اصل درس عشق در دفتر نیست؛ اطفی السراج فقد طلع الصبح ... .

 

للحق

  • محمد طاهری
۱۴
فروردين
۰۱

للباقی

زنبور عسل را از آن سو، {نوب} می خوانند که به کندوی خویش باز می گردد.

درین زمانه تباهی و آوارگی و درین فرصت طلایی، قلب مان را {منیب} کن یاایهاالعزیز.

 

`قد اقبل الیکم شهر الله`

للحق

  • محمد طاهری
۱۲
فروردين
۰۱

للباقی

به گمانم این روزها باید بیشتر از اکنون، درباره گذشته حرف بزنیم؛ باید برگردیم به روزهای پیش از بهمن 57؛ باید برگشت به خرداد 42؛ و درست برگشت به کشف الأسرار. و اگر حوصله داشتیم سری به مشروطه بزنیم و تنبیه الامه و تنزیه المله! 

43 سال از یک اتفاق بزرگ سپری می شود؛ نه روزهای پیش از انقلاب یا روزهای اوایل انقلابیم که صرفاً از آرزوهایمان بگوییم نه عمر زیادی از انقلاب گذشته که صرفاً حسرت بخوریم.

باید مرور کنیم و از آرزوهای آن زمان ها حرف بزنیم؛ ببینیم چه قدر آن آرزوها واقعی بوده اند چه قدر آرمانی؛ آن آرزوها را در بستر اقتضائات تاریخی و مناسبات جهانی و تطور زمانه نگاه کنیم و به جای آرمانی قضاوت کردن، واقعی قضاوت کنیم.

من نمی دانم اگر بر فرض میزگرد آزاداندیشی امروز شکل بگیرد و از حضرت امام و حضرت آقا و حلقه یارانشان مثل شهید مطهری و شهید بهشتی در جلسه باشند تا علی شریعتی و محمدباقر صدر تا مرحوم نائینی و شیخ فضل الله و بخواهند در مورد امروز صحبت کنند، چگونه قضاوت می کنند؛ ولی حتم دارم اقتضائات تاریخی و مناسبات جهانی  و تطور زمانه، باعث بشود برخی از نگاه ها و آرزوهایشان تغییر کرده باشد.

اما به گمانم از این که نخ تسبیح همچنان محفوظ مانده است، همگی اتفاق نظر داشته باشند.

نخ تسبیح، نظامی بر پایه خواست و اراده مردم است که با عقلانیت اسلامی دنبال عدالت و آزادی و استقلال و بسترسازی برای تشکیل حکومت اسلامی و انسانی و الهی است.  

اگر این روزها حالمان خوش نیست، به خاطر این ست که سرمایه اجتماعی این انقلاب دارد لطمه جدی می بیند. "خواست و اراده و ایمان مردم، حتّی بالاتر از این، عواطف آن‌ها، پایه‌ی اصلی حکومت است. این نظر اسلام است و ما هم به همین معتقدیم." این جمله راه بر نظام است؛ در نظامی که حتی باید محافظ عواطف مردمانش باشد، این حجم از بی هنری و بی تدبیری در مقابل عواطف و خواست مردم توسط یک سری مسئول جاهل و خائن، عمیقاً نگران کننده ست و حال همه مان را ناخوش می کند.

باید احساس خطر کرد از این مسئولان جاهل و خائن که آرزوهای تاریخی ما را نشانه گرفته اند. در همین روز جمهوری اسلامی باید بلند فریاد زد که هر صدایی در مقابل اراده و عواطف مردم باشد صدای ضد انقلابی است و صدای انقلابی، درست صدای مردم است.

به امید حفظ و تأیید این نخ تسبیح تا ظهور ولی عصر(ارواحنا فداه).

للحق

 

 

  • محمد طاهری
۱۱
فروردين
۰۱

للباقی

به گمانم در عالم اندیشه و معنا و حکمت، هیچ حجابی بالاتر از عنوان ها و برچسب ها نیست. فیلسوف، متأله، فقیه، اندیشمند، محقق، پژوهشگر، علوم انسانی خوان و ... . این عناوین رخت سنگین آهنی را بر آدم می پوشاند و دریچه های معنا را بر قلب، می بندد. یعنی آدمی خود به دست خود، خودش را از فهم معنا منع می کند! دست و پا می زند اما جز یک سری معلومات بی خاصیت نصیبش نمی شود.

جز آنان که از همه این القاب و عناوین سنگینِ خانه سوز، رها شده باشند. و فقط در پی گمشده های وجودی خود باشند ... .

`اللهم انی اعوذ بک من علم لاینفع`

للحق

  • محمد طاهری
۰۸
فروردين
۰۱

للباقی
مرده ی رونده ی من! نشسته نه، ایستاده و در حرکت، برایت فاتحه می خوانم. 
تخیل شیرینی ست مواجهه ی دو مرده ی رونده؛ سر گذری، بی هوا چشم در چشم هم ... .
للحق

 

  • محمد طاهری
۰۷
فروردين
۰۱

للباقی

هنوز خدا را شکر سنگ و آهن نشده ام؛ هنوز تغییر می کنم. 

وقتی فکر می کنم به این سال ها می بینم کم تغییر نکرده ام و این یعنی هنوز آدم م. 

وقتی فکر می کنم به گذشته و شیوه نگاه کردنم را تأمل می کنم، حس خاصی دارم! بعضاً تغییرات محسوسی داشته ام اما از گذشته بیزار نیستم چرا که مسیر امروز از دیروز گذشته است لابد! 

با خودم فکر می کنم چه قدر در آینده تغییر می کنم؟! آیا آن قدری هست که فردا وقتی به امروز فکر کنم حس خاصی داشته باشم؟!! به وجد بیایم از تغییراتم؟! و گمان کنم این تغییرات همه مسیر زندگیم را عوض کرده است؟! 

من امروز درست در آن نقطه ای قرار دارم که فردا خودم را قضاوت می کنم؛ درست همان نقطه ای که کشف اکنونم باعث شوق فردایم می شود. 

و تو که نیک می دانی همه این کشف ها، توفیق است و ما توفیقی الا بالله ... .

بعدالتحریر: البت هر تغییر ی که نه؛ مراد م از تغییر، تغییر آگاهانه ست و گرنه همان سنگ و آهن هم با صرف زمان تغییر می کنند! 

للحق

 

  • محمد طاهری