جمعه 21 آبان 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی در کنار همه کارهای زندگی، نیاز است یک تکه باغچه داشته باشی. نیاز هم نیست بزرگ باشد و مفصل، نه. همین که بتوانی حیات را در آن ببینی کافی ست. من هم بی باغچه حالم خوش نیست. درست مثل آن زمان، که در کنار همه روال منظم و خوب زندگی یک چیز را کم می دیدم. نمی دانم چه شد که این باغچه کوچک و زیبا برایم حواله شد. چه قدر خوب و به وقت به دادم رسید. وقتی این تکه باغچه را گرفتم هیچ آبادی نداشت. باغچه ای بی گل و گیاه که فقط خاک داشت و خورشید داشت و البته آب. و اما دیگر هم چیزی کم نداشت! شروع کردم به کاشتن و رسیدگی به آن. روزگاری سراسر صفا و رویش و لطافت. ساعت ها آب دادن و هرس کردن برایم سخت نبود. باغچه ام خار زیاد داشت. خارهایی با عمر چندین ساله که کسی آن ها را از بن نکنده بود. هیچ چیز به اندازه این خارها ظاهر باغچه را خراب نمی کند.
- ۰ نظر
- ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۹:۳۲