للباقی
یادداشت برای ویژه نامه انقلاب نشریه متین
مسئول محترم! شیشه ماشینت دودی ست یحتمل ...
قبل التحریر:
اولاً) مسئولینی که با کِشمِش نقدی، گرمی و با تک غوره بحثی، سردی می کنند، هرگونه عوارض احتمالی این یادداشت از قبیل همان سردی و گرمی، کهیر، ایست قلبی، سکته و...!! با خودشان است.
ثانیاً) روی این یادداشت به همه مسئولین است. چه دانشگاهیش، چه استانیش و حتماً کشوریش.
ثالثاً) مثل هر قشری، مسئول لایق و نالایق دارد. ولی درین یادداشت مسئول نالایق مدنظر است.
رابعاً) مگر همه چیز را باید تذکر داد؟! به احترام مخاطب مورد خامساً را سکوت می کنم.
خامساً)
در سایت دانشگاه چند روز پیش خبری کار شد که سن امید به زندگیم را شیرین دوسه برابر کرد. حضور جمعی از دانشگاهیان یاسوج در گلزار شهدا برای بیعت با آرمان های امام و مقام معظم رهبری و شهداء!
للباقی
یادداشت برای ویژه نامه انقلاب نشریه متین
مسئول محترم! شیشه ماشینت دودی ست یحتمل ...
قبل التحریر:
اولاً) مسئولینی که با کِشمِش نقدی، گرمی و با تک غوره بحثی، سردی می کنند، هرگونه عوارض احتمالی این یادداشت از قبیل همان سردی و گرمی، کهیر، ایست قلبی، سکته و...!! با خودشان است.
ثانیاً) روی این یادداشت به همه مسئولین است. چه دانشگاهیش، چه استانیش و حتماً کشوریش.
ثالثاً) مثل هر قشری، مسئول لایق و نالایق دارد. ولی درین یادداشت مسئول نالایق مدنظر است.
رابعاً) مگر همه چیز را باید تذکر داد؟! به احترام مخاطب مورد خامساً را سکوت می کنم.
خامساً)
در سایت دانشگاه چند روز پیش خبری کار شد که سن امید به زندگیم را شیرین دوسه برابر کرد. حضور جمعی از دانشگاهیان یاسوج در گلزار شهدا برای بیعت با آرمان های امام و مقام معظم رهبری و شهداء!
از این دست اخبار تا دلت بخواهد این روزها پخش می شود. همه دارند با ارزش هایمان بیعت می کنند.!!
مانده ام حیران و مستأصل که واقعاً ما جمله کم آورده ایم یا این قدر تابلو شعار زده شده ایم؟!
خوب خداوکیلی کلاه من هم برای شما و جمعاً همه قاضی. چه شق القمری قرارست درین جلسه یک ساعته رخ دهد که در آن معجزه گونه با آرمان های امام بیعت کنیم؟! شاید سخنرانان مسئول (یا مسئولان سخنران) دم مسیحایی دارند و با دمی می توانند آن آرمان های عزیز را به یک باره منتقل کنند؟!
علاوه بر این، اوضاعی ست مسئله سخنرانی در کشور ما اساساً و انصافاً. طرف به خودش زحمت نمی دهد یک ایپسیلن از این جملات بسیار کلیشه ای اخبار تلویزیونی و روزنامه ای و بیانیه ای فاصله بگیرد و کمی ذهن شریف را به کار اندازد و مختصر مطالعه ای کند و حرف تازه ای بزند که به دل بنشیند. شما فرض بفرمایید به جای خیلی از این سخنران ها اگر ما خاله شادونه را بیاوریم اثرگذاری بحث صدچندان نمی شود؟! چشم بسته غیب میگویم!. صدالبته که صدچندان می شود.
نسل اول و دوم انقلاب فکر کرده اند که این نسل سومی ها(خودمان را عرض می کنم) چگونه باید انقلاب را درک کنند؟! خوب ما که آن دوران پرچالش و پرعظمت انقلاب نبودیم. جنگ را با آن همه قداست و فداکاری و معنویت را که ندیده ایم و درین حیص و بیص چشم که باز کرده ایم یک مشت دعوای سیاسی بیشتر ندیده ایم. حال این نسل، هفت قرآن به میان، چگونه باید بفهمد که این ایام، ایام الله ست؟! جنگ پنجره ای بود به بهشت؟! و....
اظهر من الشمس که با این سخنرانی های داغون و شعارزدگی های مسخره و جلسات گزارش کاری، نمی شود نسلی را با آرمان ها و ارزش ها آشنا کرد. و از آن مهم تر نمی شود با نسلی که مدینه فاضله ارزش ها را نشانش نداده ای، سلبی عمل کنی و گشت ارشاد راه بیاندازی که.
اما اگر به گوشه قبای نسل اول و دومی ها برنمی خورد و تا این جای یادداشت خون شان به جوش نیامده باشد، باید عرض کنم با این وجود، این نسل به انقلاب عمیق تر نگاه می کند.
صدا و سیما را دیده اید که فقط ایام راهپیمایی ها و انتخابات همه قشر این نسل را نشان می دهد؟! از یقه آخوندی پوش و چادر عربی به سر تا یانکی و ساپورت پوش... . و این نسل شاید دامنه سلیقه اش از یاس رَپِر باشد تا محمود کریمی مداح. از قلیان میوه ای کش باشد تا نقشه ساختمان کش. از چپ باشد تا راست. از خیلی چیزها تا خیلی چیزهای دیگر. اما همه در بزنگاه ها، حاضرند. از انتخابات تا راهپیمایی. از انتخابات شورا تا ریاست جمهوری. از روز قدس تا نه دی.
این نسل عمیق تر به انقلاب نگاه می کند و صادق ترست. این نسل احمدی روشنی را در دامانش می پروراند که شهادتش دل رهبر را سوزاند. این نسل هسته ای اش 1+5 عربده کش قلدر را از این میز مذاکره به آن میز مذاکره می کشاند. ماهواره هایش، قد علم می کند در فضا و جوانان نسل سومی اش، همه گزینه های روی میزشان را می کند کشک و مادرانشان کشک را می ریزند روی آش رشته نذر اباعبدلله ...
این نسل سرباز رهبرش است. تازه این نسل مدعی است که می خواهد پرچم انقلاب را هم به صاحبش برساند.
پس عمیق تر نگاه می کند این نسل. اما این از سر صدقه سری مسئولینی که شیشه ماشینشان دودی است، نیست. این از افاضات و فرمایشات کلیشه ای آن سخنرانانِ مسئول (یا مسئولان سخنرانِ) با دبدبه و کبکبه نیست. از گشت ارشاد و آزادی بیان آقایان نیست. پس از چیست؟!
فکر نمی کنم دامنه ضرب المثلی ام خیلی بالا باشد. شاید اگر بیشتر می گشتم می توانستم ضرب المثلی را پیدا کنم که عام تر باشد. اما فی المجلس همین را بپذیرید. ضرب المثل خوبی ست که موقع ازدواج و خواستگاری از آن استفاده می کنند. مامان رو ببین، دختر رو بگیر. با اجازه شما دختر را تعمیم میدهیم به فرزند و مامان را به خانواده. پس شد با کمی تغییر: خانواده را ببین و فرزند را بشناس. عقلاً ضرب المثل بدی نشد و غالباً هم همین طورست. اما مقایسه ای کنید صد سال پیش و الان را. آن موقع این ضرب المثل صدی نود(90 درصد) درست بود. اما حال ...
اصل ماجرا همین است. که انقلاب برای نسل های انقلاب( اول، دوم، سوم و ...) پدری کرده است. اگر صد سال پیش پسر و دختر مثل خانواده شان فکر می کردند و اگر خانواده ای مذهبی بود، بچه اش هم مذهبی بود و اگر خانواده ای لاقید، پس حتما فرزندش هم لاقید، اما انقلاب نسل هایش را تربیت کرد. مکتب مترقی امام روح الله توانست خیلی ها را بر سر سفره انقلاب بنشاند. پس مفتخریم به انقلابی بودنمان.
بعد از یک دور گردش قمری برگردم به همان مسئله اول. (یک عبارت بی جا ما را کجاها که نکشاند!!) مدت هاست که دیگر ریشه امیدم را از مسئولان قطع کرده ام. به خیرشان امیدی نیست اگر شر نرسانند. ما مشق کرده ایم که مسئول در نظام اسلامی یعنی خادم. باید سرش را بیاندازد پایین و کار کند. نه کاری همیشگی و بی اثر و به اصطلاح روتین. که اگر اینچنین باشد بی بی حقیر در امر خطیر سبزی پاک کردن مدیرکل است.
باید در کار خلاقیت به خرج دهد. بخش زیادی ازمشکلات امروز در همه حوزه ها با مدیران و مسئولان خلاق قابل حل است. و نیازی نیست به دنبال ریشه زیر زمینی و رو هوایی باشیم.
اگر قیمت پراید دو برابر می شود و قیمت پسته نجومی، اگر سبدکالا بد توزیع می شود و تورم کمر ملت را میشکند، نمی توانم به اندیشه انقلاب ربطش دهم و قطعاً سراغ همین مسئولینِ سخنران (یا سخنرانانِ مسئول) میروم که شیشه ماشین شان دودی ست...
نسل ما نسلِ کارهای تشریفاتی و سخنرانی های بیانیه ای نیست. مسئولان به فکر باشند ...