للباقی
وقتی با خودم قهر می کنم، به چشم هایم نگاه نمی کنم.
بعدالتحریر: چه قدر دلتنگ دیدن چشم هایم هستم ... .
للحق
- ۰ نظر
- ۲۷ آذر ۹۹ ، ۲۲:۴۰
چهارشنبه 10 شهریور 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
مدت هاست که فصل مشترک سایت و کانال و روزنامه های جریان موسوم به اصلاحات، تخریب شهرداری تهران به خاطر شهردارش است. گاهی اوقات آن قدر اتهام ها سطحی و بچگانه است که کاملاً دست شان را باز می کند که قرارست فردی تخریب شود به چه علتش هم مهم نیست! سر این موضوع جدید واگذاری املاک، دیگر بی محابا از هر سمت و سویی دارند اتهام می زنند و طبل شادی راه انداخته اند که این هم فساد بزرگ شهرداری تهران!
پر واضح است که مدیریت قابل قبول و به قول رهبری، مدیریت جهادی شهرداری تهران، آن ها را این چنین کینه ای کرده است. البته از این آقایان، توقع بیشتر از این نیست. اما درد آن جا بیشتر می شود که عده ای خودحق پندار سال هاست به اتهامات واهی، شهردار تهران را تخریب می کنند. عده ای که داعیه انقلاب دارند و به راحتی هرچه تمام تر برای رضای خدا برچسب می زنند. از یکی از آقایانی که غلظت بصیرتش خیلی بالا بود پرسیدم نظرت درباره قالیباف چیست؟ گفت: منافق است! تشکر کردم و بعدش خداحافظی!
نمی دانم کی باید این رسم ناجوانمردانه تهمت و برچسب زنی را رها کنیم.
حال و هوای این روزهای شهرداری تهران و حرف و حدیث هایش، اشاره های خوبی ست برای آنان که صالح مقبول و اصلح را باب کردند.
للحق
جمعه 5 شهریور 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
از همه جا رانده شوی؛ تنها شوی؛ بدبخت شوی؛ بدنام شوی؛ ذلیل شوی؛ اما باز در این جهنم، بهشت مادر هست. مادری که هر چه قدر هم روسیاه باشی باز تو را می پذیرد، با همه وجودش. من اما در گذر از سخت ترین گردنه های سرکش زندگی باز به مادر رسیدم. باز به مادر. بی آنکه بدانم و بفهمم. این چه سرّی ست، نمی دانم و سر المستودع فیها ... .
مسیر از همین جا شروع می شود؛ از همان دبیرستان نیت کرده بودم. اما خوب می دانم که خراب کرده ام. امروز اما بعد از گردش بسیار این سکه زندگی، باز به همان نقطه شروع رسیده ام. با این تفاوت که آن موقع ها خیلی زلال تر بودم. شکی ندارم که می شود باز همه چیز را از نو ساخت. یک تولد دیگر. من فرزندی کنم و او مادری. و چه مادری ست ... . قربان مادر
در 5 شهریور 1395 ثبت شد.
للحق
جمعه 5 شهریور 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
از کتاب آزاداندیشی رونمایی شد. اگر برای این کتاب، کتابی نوشته میشد از پشت صحنه هایش، هم قطورتر بود و هم جذاب تر؛ با کلی آموزه کار تشکیلاتی واقعی. به گمان من وجه مهم این کتاب، محصول تفکر بودنش است. اکثر مطالبش حاصل جلسه های متعدد رفقا و تیم خوب ما در انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه یاسوج است. هم سنگران عزیزی که برای وجودشان باید خدا را خاضعانه شکر کرد و له الحمد.
از زمانی که کار آزاداندیشی در انجمن یاسوج کلید خورد 7 نسل می گذرد. و چه اتفاق مهمی ست که یک دغدغه، 7 نسل سینه به سینه می چرخد و منتقل می شود و با کارهایی مثل ایجاد کمیته آزاداندیشی، چاپ کتاب و پیگیری هایی در سطح ملی، شکوفه می دهد.
درود و رحمت به همه هم سنگران عزیز آزاداندیشی. خدا به کارتان برکت دهد.
ایام عزت مستدام
للحق
جمعه 22 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
در نوجوانی بواسطه خواهرم با حضرت حافظ آشنا شدم. آن موقع ها درکم از مهم ترین کلید واژه ادبیات حضرت خواجه، یعنی عشق، یک درک کاملاً عوامانه بود. درکی که خلاصه میشد در خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت!
اما هرچه پیش آمدم، عشق برایم وسعت بیشتری پیدا کرد. آن قدر وسیع شد که درک کردم هیچ از این عشق نمی دانم. هیچ.
اما این روزها در عنفوان جوانیم، یک چیز را خیلی خوب درک کرده ام و آن این که عاشق شدن و عاشق ماندن کار بسیار مشکلی ست. خیلی خیلی مشکل تر از آن که من سال ها فکر می کردم و می نوشتم و می خواندم و می گفتم.
جمعه 22 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
شب مهتابی و نسیم سرد خیال
کلبه چوبی کنار آن رودخانه ی آرام
من و واصل و نازی
گور پدر
Boundary layer
Unsteady
و حتی
CFD
تو باشی و لبخندت باشد و آرمان
دیگر چه می خواهم
خدایا... الأمان
للحق
دولت و موضع آن با چپاول گری ها
چهارشنبه 20 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
دولت سر این قضیه فیش های نجومی نشان داد که فرصت سوز خوبی ست. اگر هوشیاری و تدبیر لازم بود دولت می توانست از این تهدید به وجود آمده نهایت استفاده و بهره مندی را جهت جلب اعتماد عمومی به خود بدست آورد و این دولت را در زمینه مبارزه با فساد به یک دولت موفق در شعار و عمل تبدیل کند. اما متأسفانه تا به امروز اتفاق مهمی رخ نداده ست.
مردم همه با خبر فیش های نجومی هم شوکه شدند و هم ناراحت. از طرفی یک مطالبه عمومی و البته جدی برای مبارزه با این پدیده به وجود آمد. دولت هم در ابتدا با کارهایی مثل نامه رئیس جمهور به معاون اول، عذرخواهی سخنگوی دولت، خط قرمز نخواندن هیچ کسی حتی کابینه و نزدیکان توسط رئیس جمهور و مصاحبه ها و خطابات و فرمایشاتی از این دست، امید این بود که اراده جدی برای مبارزه با این چپاول گری ها وجود دارد. اما با گذشت زمان کم کم این جدیت کم رنگ شد. از یک سو غارت گران بیت المال، ذخائر انقلاب یاد شدند و از دیگر سو سعی کردند بحث را سیاسی و دعوای جناح های سیاسی جلوه دهند. اما این مطالبه جدی مردم از مسئولین کم رنگ نخواهد شد. مردم منتظرند ببینند که دولت آیا شجاعت معرفی همه این خاطیان را به دستگاه قضایی دارد یا نه؟
آقای روحانی باید برادریش را نسبت به وعده ها و شعارهایش در مبارزه با فسادهای اقتصادی را از اطرافیان نزدیکانش شروع کند. اگر تنها شائبه و شایعه ای است که با سند و مدرک آن را برطرف کند و اگر صحت و سقم دارد که بدون هیچ محافظه کاری و بدون اعمال رانت خانوادگی و شخصی و حزبی با آن برخورد کند. این چنین برخوردی در شأن مدیریت انقلابی و اسلامی ست و باعث اعتماد هرچه بیشتر مردم به مسئولان می شود و اگر جز این باشد باید آقای رئیس جمهور و دولت، خودشان را برای جواب قاطع مردم آماده کنند.
للحق
یکشنبه 10 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
دلم هوای حوالی ساعت نه شب حرم کرده. بعد از نماز، زیارت امین الله خوانده باشی و رفته باشی و زیارت کرده باشی آقایت را و سیر دلت را خالی کرده باشی. بعد راه بیافتی در صحن و رواق ها آرام و عشق کنان قدم بزنی و نسیمی خنک اشک های صورتت را نوازش دهد. دل های رمیده جز پیش امام آرام نمی گیرد ... .
اگر توفیق نیست الان مشهدالرضا باشم الحمدلله که در معیت حضرت احمدبن موسی(ع) ایم. امشب با کلی حرف می آیم آقا.
للحق
شنبه 9 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
اولش آهسته بعد کم کم سرعتت بیشتر شد. هرچه صدایت می زدم نمی شنیدی. دیگر داشتی می دویدی. هرچه بالا و پایین پریدم ندیدی. همین طور رفتی تا به آن سنگ بزرگ رسیدی. چه قدر دلم برایت سوخت وقتی آن ارتفاع مهیب را دیدی. فهمیدم هرّی دلت ریخت. چه قدر تنها شده بودی. راهِ پس، سقوط از یک ارتفاع خیلی مهیب و هولناک بود؛ راهِ پیش هم شرم و حیایی بود که آسان تر از سقوط از آن پرتگاه وحشتناک نبود. من هم کلافه شده بودم که بهترین انتخاب تو چیست. پیش تر به من گفته بودی همه راه های رفته و به مقصد نرسیده ات را. مرور می کردم برای آخرین راه. یک آن به ذهنم آمد حسین هست.
چه حکایتی ست که آخر خط که می رسی کربلا با همه عظمتش رخ نشان می دهد. آخر خط هم که باشی حسین دست تو را می گیرد؛ تازه نهیبت می زند که مرد سرت را بالا بگیر!
با حسین میشود شروع کرد. اصلاً با او باید شروع کرد و با او تمام. مَحیایی و مَماتی.
این راه آخر است. نترس!
میدانم سخت ست اما میشود. میشود قسمش داد به کاشف الکرب ش. میشود قسمش داد به خواهر عقیله اش. میشود قسمش داد به علی اکبر جوانش. میشود قسمش داد به علی اصغر شیرخوارش. و مگر این قسم ها آسان ست؟
جمیع اهل سماوات را مگر چه شده است که این مصیبت این چنین برایشان سنگین و بزرگ آمده است؟ پس میشود قسمش داد به همین مصیبت عظمی.
و حتماً میشود از خدا بهترین اجر مصیبت را گرفت؛ افضل ما یعطی مصاباً بمصیبته.
این دارایی های آخرم را خرج تو می کنم.
للحق
محشر صغری
شنبه 9 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
گاهی در همین حوالی و همین دور و بر، قیامت هایی به پا می شود بی آنکه کسی بفهمد و صدایی بلند شود و چشمی ببیند. محشر کبری فقط همانی ست که در علم خالق کریم مشخص شده است. اما محشرهای صغری همین دنیا و همین حوالی هم رخ می دهد. مجالی پیش می آید که دیگر هیچ بنی بشری توان کمک به تو را ندارد. نه پدر و مادر نه خانواده نه دوستان و آشنایان نه مال و فرزندان. نه معذرتی پذیرفته می شود و نه در خواست بازگشتی وَالامْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّه
تو در میان هیاهوی جمعی اما پیش خودت غریب ترین عالمی. این را که می فهمد؟ که را توان کمک است؟
للباقی
اجسام در عالم ماده، دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند.
اگر "جسم"، بُعد ارتفاع ش را از دست بدهد،"صفحه" حاصل می شود با دو بُعد طول و عرض.
و اگر بُعد عرض از "صفحه" گرفته شود، "خط" تولید می شود که تنها طول دارد.
و اگر بُعد طول را از "خط" بگیریم، "نقطه" حاصل می شود که نه طول دارد نه عرض و نه ارتفاع! نقطه دیگر یک موجود مادی نیست ... .
در بیرونی ترین لایه حجم، صفحه وجود دارد؛ به عبارتی حجم به صفحه ختم می شود؛ صفحه به خط ختم می شود؛ و خط به نقطه ... . و نقطه آغاز و پایان همه موجودات عالم است.
عالم متکثر ماده، در نقطه به وحدت می رسد؛ و شاید راز این که خوبان و اربابان معرفت، از کثرت وجه معشوق، به نقطه "خال" او متوجه اند به همین خاطر باشد ... .
"به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیر دام و دانه توست"
بعدالتحریر: حضرت امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: أنا النقطة تحت الباء؛ یعنی من نقطه حرف "ب" در "بسم الله الرحمن الرحیم" ام ... .
للحق
درباره سخنان اخیر خانم فائزه هاشمی
سه شنبه 5 مرداد 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
سخنان اخیر خانم فائزه هاشمی در نفی حکومت دینی از نظر بحث علمی و اندیشه ای، هیچ وجه مهمی ندارد. چرا که سال هاست متفکرین و اندیشمندان در این خصوص بسیار گفته اند و نوشته اند و این سخنان ساده و عوامانه این خانم، محلی از اعراب در این بحث ها ندارد. اما از جهات دیگری این سخنان قابل تأمل است. ابتدا باید از ایشان حقیقتاً تشکر کرد که خیلی آشکار نظر خود را بیان کردند و چهره حقیقی تری از خود و هم کیشانشان ارائه دادند. البته این چهره برای آنان که سال ها شعار مبارزه با اشرافیت و نفاق داخلی سرمی دهند، چهره آشنایی است. آقازادگان اشرافیت که در انتخابات ها پیروز شده اند، مسئولیت ها گرفته اند، جایگاه های سیاسی پیدا کرده اند و امروز خود را در جایگاه نظریه پردازی می بینند، هویت شان جز با رانت آقازادگی نبوده است. وقتی که شایسته سالاری فدای رانت سالاری می شود آیا نتیجه ای بهتر از این باید تصور کرد که آقازادگان بی سواد، پیشرو حرکت های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی شوند و برای ملت مجاهد و انقلابی تصمیم سازی کنند؟ البته سال هاست که مردم شناخت کامل تری نسبت به این جریان پیدا کرده اند اما همچنان نفوذ منافقین داخلی خطرناک ست.
تأملی بر "التماس دعا"
سه شنبه 29 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
در نوجوانی آرزو داشتم خدمت شهیرترین عارف زمان خود یعنی حضرت آیت الله بهجت(ره) برسم و صرفاً به او بگویم التماس دعا!
استدلالم این بود که این بزرگواران حتماً در دعاهایشان کسانی که التماس دعا گفته اند را یاد می کنند و یاد آن عرفا حکماً ما را بس. گذشت تا در تابستانی توفیق شد یک لحظه ایشان را در صحن آزادی حرم امام رضا(ع) ببینم و فوری گفتم التماس دعا آقا! فوری محافظ ایشان گفت آقا برای همه دعا می کنند اما من خوشحال بودم که به آرزویم رسیدم.
تعبیر التماس دعا برایم مدت ها موضوع فکر بود. گاهی فکر می کردم این طلب دعا که خیلی شریف است را نباید به عادات محاوره ها بیاوریم و ذبحش کنیم. (شما امری ندارین؟ سلام برسونین.کوچولو رو ببوسین. التماس دعا! یاعلی)
مدتی اصلاً به کسی نمی گفتم التماس دعا. کمی که گذشت نگاهم عوض شد. دیدم خب اگر من با فکر بگویم التماس دعا که دیگر عادت محاوره ای غلطی نیست. تصمیم گرفتم لااقل از خودم شروع کنم. اگر کسی به من گفت التماس دعا و رفت؛ من برایش لااقل چند صلواتی بفرستم یا حمدی بخوانم یا امّن یجیبی چیزی ... .
هر چه باشد این طلب دعا در محاوره ها خیلی زیباست. تصورش هم زیباست که اهالی یک جامعه مومن، برای هم طلب دعا بکنند و دعا بکنند برای هم.
التماس دعا!
للحق
یک مرد ...
جمعه 25 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
*برای هزار و چندمین بار
*پیمان و پیمانه
*قسم به اشک های روضه
* "الغرض در همه قافله یک مرد نبود"
للحق
لایحه اصلاحیه بودجه سال 95
پنجشنبه 24 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
لایحه اصلاحیه بودجه سال 95 که هفته گذشته توسط دولت تقدیم مجلس شورای اسلامی شد، با نگرانی هایی همراه بوده است. شاید مهم ترین مسئله این لایحه، پیشنهاد دولت مبنی بر حذف بودجه 5000 میلیارد تومانی متعلق به نیروهای مسلح است. این مبلغ که اساساً از طرح دعاوی بین المللی وزارت دفاع برای پول های بلوکه شده قراردادهای نظامی کشور در قبل و بعد از انقلاب است به کشور آمده و مجلس شورای اسلامی با توجه به اولویت های صنایع دفاعی این بودجه را به این صنایع اختصاص داده است.
من اگر عجزم؛ تو ..
دوشنبه 21 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
تو اگر معجزه نیستی پس اعجاز چیست؟
مردم چه می فهمند
من با سیل کنایه و کینه در موج تمجیدها ساحل گزیده ام
تو اما حق بده
گدایی کجا رذیله ست
این همه عظمت و شکوه در عین متانت
حکماً گدا پرور است
غرورم پیش هر ناکسی شکسته نشد
گردنم خم نشد آن هنگام که فریادهای غربتم را همه زمزمه کردند
تو اما خم کردی و شکستی و خندیدی
باکی نیست
من اگر عجزم؛ تو معجزه ای نازی ...
للحق
جمعه 18 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
اوضاع درهمی ست. چه قدر جالب ست هر روز آدم درهم ترین روزهای قبلش باشد؛ آن قدر درهم که لذت عید را خیلی نفهمد جز آن چند قطره اشکش در قنوت که اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک الصالحون ... . چه قدر این دعاها را دوست دارم؛ دعاهایی که باب آدم هایی ست که زبان ندارند و بلد نیستند چه بخواهند و چگونه بخواهند.
درهم بودن حقاً چیز بدی نیست. یک مرد می خواهد که کسب جمعیت از زلف پریشان کند! البته پر واضح است که زلف پریشان با زلف گره خورده توفیر دارد اساساً. تحقیق نکرده ام اما حدس می زنم اگر در زلفی گره ها خیلی درهم شود و پیچ در پیچ، با چاقویی هم قید زلف را بزنند و هم قید جمعیت!
جناب مچالگی و آقای درهمی می دانند که هرچه هم زور بزنند باز ما مرد تسلیم نیستیم. برای ما بهانه بسیط شدن بسیار ست. از لبخند نازی تا حذف تازی.
"اگر کوه ها از جای کنده شود تو بر جای خویش ثابت بمان. دندان هایت را بر هم بفشار. قدمهایت را بر زمین چون میخ بکوب. به آخر سپاه دشمن بنگر و دیده فرو پوش، و بدان که پیروزی از سوی خدای سبحان است..."
بعدالتحریر: آرزو می کنم رفقایم به جایگاه حقیقی شان باز گردند.
للحق
پنجشنبه 10 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
یکی از هنرهای ناب حضرت امام(ره) طراحی شیوه های موثر و دقیق مبارزاتی است. یکی از این طراحی های ناب، اعلام روز جهانی قدس به منظور حمایت از جریان مستضعف و مظلوم اسلامی در برابر غده سرطانی یعنی اسرائیل غاصب است. شاید امروز با گذشت سه دهه و با توجه به مناسبات این روزهای منطقه بیش از هر زمان دیگری عمق اهمیت طراحی روز قدس را دریابیم. بر کسی پوشیده نیست که امروز دستگاه استکبار بدون دخالت آشکار، جنگ خونین بین مسلمان ها را راه انداخته است و مسلمانان را به خودشان مشغول ساخته است و این بیم وجود دارد که در غفلت مسلمین، روز به روز غده سرطانی اسرائیل رشد بیشتری نماید و یک آن به خود آییم که در بلاد اسلامی طرح های صهیونیستی نمایان شده و اهداف شوم آنان محقق شده است. هنر طراحی امام این جا معلوم می شود که هر سال با همه اتفاقاتی که در منطقه و جهان رخ می دهد همگان را متوجه مسئله بسیار مهم آرمان فلسطین و قدس شریف می کند تا غفلت و بی توجهی نسبت به این اصل مهم رخ ندهد.
امسال نیز با توجه به نقشه های شوم استکبار و تلاش آنان برای به حاشیه راندن مسئله فلسطین، نقش حضور مردم سراسر جهان در راهپیمایی روز قدس پر رنگ تر و مهم تر است. مسلمین جهان در این اعلام موضع جهانی می توانند نشان دهند که در هر مختصات زمانی و مکانی و علی رغم همه مشکلاتی که امروز گریبان گیر جهان اسلام است، باز آرمان فلسطین و قدس شریف را فراموش نمی کنند و با همه وجود این آرمان مهم را دنبال می نمایند.
از طرفی در بعد داخلی نیز این مسئله بسیار حائز اهمیت است. پر واضح است که انجام مذاکرات و بستن تعهدات نباید هیچ گونه خللی در بیان و دفاع از آرمان های نظام اسلامی از جمله مسئله فلسطین ایجاد نماید. دولت محترم باید بداند که جمهوری اسلامی علم دار مبارزه با جریان استکبار است و همین مسئله باعث شده است که ملت های آزادی خواه جهانی خصوصاً مسلمانان مظلوم جهان با اعتماد کافی نسبت به جمهوری اسلامی حول این محور جمع شوند. مبادا اعلام مواضع دولت محترم اندک آسیبی به این اعتماد بزند که اگر این چنین شد خسارت جبران ناپذیری در روند کلی نظام ایجاد می شود.
مردم عزیز ایران نیز با توجه به این شرایط خاص زمانی لازم است با حضور حماسی نقش تاریخی خود را در حمایت از آرمان فلسطین و قدس شریف ایفا نمایند. به فرموده حضرت امام(ره) روز قدس روز احیای اسلام است؛ لذا این روز مهم می تواند وحدت بخش بین همه مسلمین و همه جریانات سیاسی داخل کشور برای دفاع از اسلام عزیز باشد. امید که نماز روز قدس را به امامت حضرت حجت(عج) هر چه سریع تر در قدس شریف اقامه نماییم.
للحق
پنجشنبه 3 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
بحث این روزهای حقوق های نجومی بیش از آنکه برای دولت بخواهد محل نزاع باشد و آن را با فرافکنی و سیاسی کاری به دولت قبل و فساد اقتصادی آن نسبت دهد، می تواند فرصتی باشد برای ثابت کردن برادری خودش نسبت به ارزش های مهم انقلاب مثل عدالت و همچنین صداقت با مردم.
اگر دولت یازدهم در مواجهه با این معضل ها، به جای آن که صرفاً مقام نفی ای و سلبی منفعلانه نسبت به دولت سابق بگیرد و ناشیانه تقصیرها را گردن آن بیاندازد، می توانست یک نقش فعالانه اثباتی برای حل این معضل ها بگیرد بدون شک بدنه اجتماعی امروزش حال و روز بهتری داشت.
پر واضح است که این حقوق های چند ده و چند صد میلیونی یک شبه به وجود نیامده است و حتماً دولت های سابق هم در این معضل سهم داشته اند که این خود نشان دهنده یک شکاف عمیق قانون گذاری است. به نفع دولت است که خود را با پویش های مردمی ایجاد شده برای شفاف سازی همراه کند و بیش از همه دادِ مبارزه را بزند و کار اجرایی جهت حل این معضل انجام دهد.
یک نکته مهم دیگر این است که متأسفانه بزرگراهی بین مسئولیت های سیاسی و منفعت های حجیم اقتصادی باز شده است. به طوری که فلان مسئول سیاسی بواسطه رابطه و ضابطه های ریشه داری که پیدا می کند امکان بهره بری های وسیع اقتصادی برایش مهیا می شود. در حالی که در نظام اسلامی می بایست مسئولان و کارگزاران، سبک زندگی اقتصادی شان فربه تر از مردم عادی و اشرافی نباشد. به عبارت دیگر باید مکانیزمی فراهم شود که اگر فردی خواست مسئولیتی بگیرد و قبای کارگزاری نظام را بپوشد مجبور به زیست اقتصادی در حد مردم متوسط جامعه اش باشد. از این طریق هم مانعی برای قدرت طلبی ایجاد می شود و هم مانعی برای فساد اقتصادی.
چیزی که امروز باید به آن توجه کنیم این است که نباید تب این موج و پویش های اعتراضیِ مردمیِ ایجاد شده بخوابد. این مطالبه ی اعتراضی مردم، حکم بازدارندگی قوی را خواهد داشت و می تواند مطالبه مهم دفاع از ارزش ها را به خوبی فریاد بزند و تأثیرگذار باشد.
للحق
چهارشنبه 9 تیر 1395 :: نویسنده : محمد طاهری
للباقی
امروز نه حال درس خواندن داشتم و نه حال مطالعه. فیلم تک تیرانداز آمریکایی American sniper را دیدم. فیلم هالیوودی محصول سال 2014. فیلم که برگرفته از کتابی با همین عنوان است زندگی تک تیرانداز آمریکایی در جنگ عراق را نمایش می دهد که ابتدای جوانیش دوست داشته کابویی باشد و در همین فضا سیر می کرده تا این که با خبر انفجار سفارت خانه های آمریکا در کنیا مواجه می شود. این خبر زندگی او را به سمت دفاع از وطن دعوت می کند و نهایتاً در سال های بین 2003 تا 2009 که در عراق حضور داشته بیش از 160 تن را می کشد. فیلم هم از لحاظ فرم و محتوا و تعلیق قوی است. در حین دیدن این فیلم که مملوء از نگاه اسلام هراسی ست در این فکر بودم که رفقای مدافع حرم ما که از هر لحاظ داستانشان از این اسطوره های آمریکایی جذاب تر است و نگاه و آرمان شان متعالی و انسانی تر؛ کاش این بچه ها را دقیق روایت کنیم و آن وقت خواهیم دید چه طور نجات سرباز رایان و تک تیرانداز آمریکایی و ... را در جیب می گذارد.
دیدم آقا نیز در یکی از سخنرانی هایشان درباره فیلم نظر داده اند و دفاع دقیقی از نوع نگاه اسلام و امیرالمومنین(ع) به غرباء داشته اند.
للحق
بعدالتحریر: گاهی که حجم کارها اذیت کننده می شود بهترین کار بی خیالی محض است!